زمستان ۱۹۷۴ پل آلن به خوابگاه دانشگاه هاروارد جایی که بیل گیتس در آن ساکن بود، رفت و شماره جدیدی از مجله Popular Electronics را به همراه داشت. ماجرا از این قرار بود که MITS، شرکتی در البوکرکی، یک کامپیوتر خانگی یا «شخصی» ساخته بود که به آن آلتیر میگفتند.
آلن به گیتس گفت: «ماجرا بدون ما در حال اتفاق افتادن است» و به انقلاب کامپیوترهای خانگی، موضوعی که همواره دربارهاش حرف میزدند اشاره داشت.
طبق آنچه والتر ایساکسون در Harvard Gazette ثبت کرده این دو نفر هشت هفتهای مشغول کد نویسی شدند.
اینکه دقیقا از وقایعی که بیل گیتس را به آنچه امروز هست تبدیل کرده چه درسی بگیریم و اینکه در آن خوابگاه چه اتفاقاتی افتاد؛ داستانی که الگوی بزرگی در حوزه کارآفرینی شده را میتوانید در میان نوشتههای ایساکسون بخوانید اما بگذارید فعلا داستان خودمان را دنبال کنیم.
بیل گیتس انگیزه میگیرد
اختراع آلتیر آتشی زیر کیبورد گیتس روشن کرد. او در این زمینه به ایساکسون گفت: وقتی پل مجله را به من نشان داد هنوز چیزی تحت عنوان صنعت نرمافزار وجود نداشت. گرچه ما این بینش را داشتیم که میشود چنین صنعتی را به راه انداخت و به راه هم انداختیم. گیتس سالها بعد با اندیشیدن دوباره به نوآوریهایی که آن سالها به خرج داده بود گفت: آن تحولات مهمترین ایدههایی بود که در زندگی داشتیم.
مدت کوتاهی نگذشته بود که گیتس با سازنده آلتیر تماس گرفت و به او گفت آنها میتوانند برای کامیپوتر شخصی برنامه بنویسند گرچه هنوز این کار را نکردهاند. تلفنی که آنها را وارد یک ماجرا پرهیجان کرد.
بیل گیتس ارتباط برقرار میکند
یک شب آلن و گیتس در خوابگاه مشغول شام خوردن بودند و در حوزه «ممیز شناور» و اقداماتی که باید در این حوزه رایانش انجام میدادند گلایههایی را مطرح میکردند. در گیرودار همین بحث، مونت دیویدف یکی از دانشجویان دیگر گفت که پیش از این چنین کدهایی نوشته است. آلن و گیتس ته و توی ماجرا را درآوردند و مدت کوتاهی بعد دیویدف را به کار گرفتند و برای کارش هفتهای ۴۰۰ دلار پرداختند.
بیل گیتس بهسختی کار میکند
گیتس عادات عجیبی داشت از جمله اینکه ۳۶ ساعت بدون وقفه کار میکرد و کد مینوشت. گاهی اوقات همانطور که مشغول کار بود با صورت روی کیبورد خوابش میبرد.
به گفته آلن: گیتس در حال نوشتن بود که در میانه کار به تدریج خم میشد، آنقدر که دماغش روی کیبورد قرار میگرفت. حدودا پس از یکی دو ساعت چرت زدن روی کیبورد چشمانش را باز میکرد، به نمایشگر نگاه میکرد، چندباری پلک میزد و دقیقا از همان جایی که کار را رها کرده بود، به نوشتن ادامه میداد؛ او شاهکار شگفتانگیزی از تمرکز بود.
بیل گیتس ریسک بسیار بزرگی میکند و موفق میشود
مدت کوتاهی بعد آلن خود را با کدهایی که نوشته شده بود به آلبوکرکی رساند تا کدها را تحویل شرکت MITS سازنده آلتیر بدهد. بگذارید توصیف صحنه را به قلم ایساکسون بخوانیم:
کامپیوتر تایپ کرد: «حجم حافظه؟». یکی از اعضای تیم MITS فریاد زد: «هی! این داره یه چیزی تایپ میکنه». آلن از خوشحالی گیج شده بود. در جواب تایپ کرد: «۷۱۶۸»
آلتیر پاسخ داد: «اوکی». آلن تایپ کرد: «۲+۲ را نمایش بده». این سوال سادهترین سوال ممکن بود اما نه تنها کدنویسی گیتس را آزمایش میکرد بلکه تمام فعالیتهای دیویدف در زمینه «ممیز شناور» را به بوته آزمایش میگذاشت. آلتیر پاسخ داد: «۴».
و اینگونه بود که نرمافزار خانگی متولد شد.