طبق آمار بدست آمده درسال ۲۰۱۸ حدود ۱۶۴ میلیون مشتری به صورت آنلاین یا حضوری اقدام به خرید در هفته آخر سال میلادی کردهاند. مهمترین روز خرید، جمعه سیاه بود که از هر چهار خریدار سه نفر در آن روز به یک فروشگاه یا وب سایت خرده فروشی مراجعه کردند.
چرا جمعه سیاه اینقدر محبوب است؟ پاسخ کوتاه این است که جمعه سیاه روز سنتی شروع فصل خرید در تعطیلات است. از نظر تاریخی، همچنین بهترین روز برای یافتن تخفیفهای عالی در مورد جدیدترین اسباب بازیها، بازیها و وسایل الکترونیکی سال است. این رویداد خرید برای خریدارانی با بودجه اندک بسیار مناسب است.
اگر به خاستگاه و سیر تکاملی جمعه سیاه علاقمند هستید این مطلب را از دست ندهید.
جمعه سیاه چیست؟
تاریخچه جمعه سیاه
برای درک اینکه جمعه سیاه از کجا آمده است بایستی آن را در متن گستردهتری نسبت به فصل خرید تعطیلات مدرن قرار دهید.
خاستگاه فصل خرید تعطیلات
هدیه دادن در تعطیلات یک سنت چند صد ساله است، اما فصل خرید در تعطیلات بیشتر مرتبط با فرهنگ مصرف کننده قرن ۲۰ است.
وقتی رئیس جمهور ایالات متحده آبراهام لینکلن اعلامیه رسمی روز شکرگذاری را در سال ۱۸۶۳ صادر کرد، تصمیم گرفت که تعطیلات روز شکرگذاری در آخرین پنجشنبه ماه نوامبر باشد. این کار تا سال ۱۹۳۹ انجام شد تا اینکه رئیس جمهور فرانکلین روزولت فرمان اجرایی برای انتقال شکرگذاری به پنجشنبه آخر ماه نوامبر را امضاء کرد. کنگره قوانینی را تصویب کرد تا این تغییر را در سال ۱۹۴۱ رسمی کند.
چرا روزولت جشن شکرگذاری را به یک هفته زودتر منتقل کرد و چرا کنگره با این تغییر موافقت کرد؟ زیرا ائتلافی قدرتمند از خرده فروشان و سایر ذی نفعان چنین درخواستی داشتند.
در آن زمان، فصل خرید مترادف با دوره زمانی بین شکرگذاری و کریسمس بود. وقتی شکرگذاری به روز ۳۰ نوامبر منتقل شد فقط ۲۴ روز کاری برای خرید باقی مانده بود زیرا بسیاری از فروشگاهها در روزهای یکشنبه تعطیل بودند. به طور طبیعی، این موضوع خرده فروشیها و کسب و کارهای وابسته را نگران میکرد زیرا چنین استدلال میکردند خریداران در یک فصل کوتاه کمتر به خرید کمتر میپردازند.
پیشنهاد آنها برای روزولت متقاعد کننده بود: یک دوره خرید طولانیتر در تعطیلات برای اقتصاد آمریکا خوب است. به یاد داشته باشید که ایالات متحده در اواخر دهه ۱۹۳۰ برای از بین بردن تأثیر رکود بزرگ تلاش میکرد.
سود اقتصادی این ایده هرچه باود روزولت را متقاعد کرد تا روزی که بعداً به عنوان جمعه سیاه معروف شد را آغاز رسمی فصل خرید اعلام کند.
چه کسی اولین بار از عبارت جمعه سیاه استفاده کرد؟
اصطلاح جمعه سیاه مربوط به قبل از دوران تجارت الکترونیکی، مراکز خرید حومه شهر و حتی فروشگاههای بزرگ در مرکز شهر است. در حقیقت، طبق گزارش کانال هیستوری The History Channel، اولین استفاده ثبت شده از اصطلاح جمعه سیاه هیچ ارتباطی با خرید در تعطیلات نداشته است.
در سال ۱۸۶۹، دو الیگارش بی پروا توطئه کردند تا بازار طلای آمریکا را که در آن زمان مبنای دلار آمریكا بود به حاشیه برانند. طرح آنها چنان مفصل و گسترده بود که اعضای خانواده رئیس جمهور وقت در آن دخیل بودند. این توطئه سرانجام در روز جمعه ۲۴ سپتامبر آشکار شد و بازارهای مالی ایالات متحده را به زنجیرهای از اتفاقات منفی سوق داد، سرمایه گذاران بی شماری را از بین برد و بخش گستردهای از اقتصاد را مخدوش کرد. آن روز تاریک به جمعه سیاه معروف شد.
نزدیک به یک قرن گذشت تا جمعه سیاه مفهوم فعلی خود را بدست آورد. مدتها بود که خرده فروشان روز بعد از روز شکرگذاری را جمعه سیاه مینامند زیرا خریدهای سنگین باعث میشد رنگ تراز بودجه مالی آنها برای کل سال سیاه شود (در گذشته، قانونی نانوشته بین حسابداران رایج بود که در ترازنامههای خود، اگر صورت سود و زیان آنان منجر به ضرر میشد از جوهر قرمز استفاده میکردند. استفاده از جوهر قرمز رنگ، تنها جهت نمایانتر شدن ضرر در بیلان بود. اما اگر صورت سود و زیان به سود میانجامید، از جوهر مشکی استفاده میکردند. در اوایل دهه ۶۰ میلادی، حسابداران همیشه فردای روز عید شکرگزاری، حسابهای خود را مشکی رنگ میدیدند. این روز سرآغاز موج سود و خریدهای پیش از عید به حساب میآمد. از این رو، بین خود آن را «بلک فرایدی» به معنای جمعه سیاه نامگذاری کردند.
فرضیههای دیگر
در دهه ۱۹۵۰ فیلادلفیا، روز شکرگذاری صحنه درگیری اوباش بود. تیمهای فوتبال دانشگاه و نیروی دریایی ارتش هر ساله با مسابقه در زمین بی طرف، رقابت شدید خود را جشن میگرفتند. روز قبل از بازی هزاران نفر از این فرصت استفاده میکردند و لباسها، کالاهای خانگی و سایر اقلام قابل هدیه را از فروشگاههای خرده فروشی و فروشگاههای بزرگ فیلادلفیا تهیه میکردند.
حتی در یک شهر بزرگ مانند فیلادلفیا، موج سالانه خریداران و طرفداران کافی بود تا خیابانها مسدود شود.
به عبارت دیگر، جمعه سیاه روز خوبی برای خدمات عمومی فیلادلفیا در اواسط قرن بیستم نبود. در دهه ۱۹۶۰، مردم محلی عادت داشتند که روز آشفته پس از روز شکرگذاری را جمعه سیاه بنامند. در میان تنشهای شدید نژادی و اجتماعی آن زمان، این عبارت بهترین توصیف بود. سیاستمداران محلی و رهبران تجاری حتی سعی در تغییر نام این روز به جمعه بزرگ داشتند که ساختاری شادتر دارد. اما همزمان با رشد، ادغام و ریشه گرفتن خرده فروشیها، این اصطلاح به شهرهای دیگر گسترش یافت و سرانجام وارد فرهنگ لغات شد.
تکامل جمعه سیاه
جمعه سیاه یک پدیده ساکن نبوده است و سیر تحولات آن منعکس کننده تغییرات اقتصادی اجتماعی است که بنیاد جامعه آمریکا را تغییر داده است.
مدل فروشگاه بزرگ: خرید در تعطیلات در اوایل تا اواسط قرن بیستم
وقتی روزولت و کنگره شکرگذاری را یک هفته عقب انداختند، خرید در تعطیلات به یک امر کاملاً ساده تبدیل شد. فروشگاهها اغلب در مراکز شهرها و خیابانهای تجاری گسترده شدند. شهرهای بزرگ و کوچک دارای مناطق خرید کوچک اما پر رونقی بودند که نیازهای ساکنین محلی را تأمین میکردند.
برای تهیه اقلام لوکس و خاص، افرادی که در حومه شهرها زندگی میکردند مجبور بودند به نزدیکترین شهر بزرگ سفر کنند یا از طریق خرید پستی اقدام کنند. برای مدتی تقریباً میتوانستید هر کالای غیر قابل فسادی که میخواستید از جمله خانههای پیش ساخته را به همین شیوه خریداری کنید.
مناطق خرید در شهرهای بزرگ توسط فروشگاهها و مالهای بزرگ و چند طبقه اشغال شدند. فروشگاههای بزرگ، لباس، لوازم آرایشی، جواهرات، لوازم خانگی و موارد دیگر را میفروختند. با یک بار مراجعه به یک فروشگاه بزرگ میتوانستید کل لیست خرید خود را انجام دهید.
بیشتر بخوانید: دوشنبه سیاه و سه شنبه سیاه در بازار بورس
پراکندگی: جمعه سیاه به حومه شهر میرود
در دهههای پس از جنگ جهانی دوم، میلیونها آمریکایی از مراکز شهرهای شلوغ به حومههای سبزتر فرار کردند.
یکی از پیامدهای ناخواسته این مهاجرت گسترده، پراکندگی خرده فروشیها در خارج از مناطق خرید مرکز شهر بود. طبق گزارش انجمن تاریخ مینه سوتا، اولین مرکز خرید روباز در سال ۱۹۵۶ در حومه مینیاپولیس افتتاح شد. طی سه دهه آینده، صدها نمونه مشابه که بسیار بزرگتر و مجلل تر از نسخه اصلی بودند در سراسر ایالات متحده افتتاح شدند.
در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، فروشگاههای بزرگی مانند وال مارت Walmart، تارگت Target و بست بای Best Buy در بین مراکز تجاری مرکز شهر و مناطق حومه گسترش یافتند و فضای رقابتی را رقم زدند.
در این دوره بود که جمعه سیاه جایگاه خود را پیدا کرد و سرانجام اصطلاح جمعه سیاه مفهوم معاصر خود را یافت. با شروع قرن بیست و یکم، تصاویر افرادی که برای گرفتن تخفیفها در پارکینگها اردو میزدند یا در ساعتهای پایانی جلو مغازهها صف میکشیدند امری عادی بود. برای سالهای متمادی، هر جمعه سیاه بزرگتر از جمعه قبل خود بود.
جمعه سیاه در عصر حاضر
جمعه سیاه امروز شباهت چندانی به آغاز قرن بیستم ندارد. هنوز هم هرج و مرج فراوان است، اما فعالیت در تعداد کمی از مراکز خرید متمرکز نیست. خریداران به همان اندازه مراجعه به نزدیکترین مرکز خرید یا فروشگاه بزرگ به خرید وسایل از طریق تلفنهای هوشمند یا لپ تاپ خود میپردازند. خریداران از خرده فروشگاههایی مانند بست بای Best Buy و میسیز Macy’s دیدن میکنند تا محصولات را شخصاً بررسی کنند، سپس به خانه میروند و به دنبال پیشنهادات آنلاین بهتر میگردند.
کاهش تعداد خرده فروشیهای سنتی آخرین ضربهها را به مدل فروشگاه بزرگ در مرکز شهر وارد خواهد کرد. در سال ۲۰۱۷، CNBC گزارش داد که میسیز فروشگاههای پرچمدار یک صد ساله خود در شهرهایی مانند پورتلند و مینیاپولیس را پس از سالها کاهش فروش و سود تعطیل میکند.
خرده فروشان مبتکر با افزایش حجم تجارت الکترونیکی و اتخاذ سیاستهای سخاوتمندانه تطبیق قیمت، در حال مبارزه با روند نمایشگاهی هستند. جمعه سیاه اکنون در هر زمان و مکانی که مصرف کنندگان بخواهند اتفاق میافتد. امروزه جمعه سیاه زودتر از هر زمان دیگری و بعد از هالووین شروع میشود.
جمعه سیاه در سراسر جهان
صرف نظر از ترجیحات مذهبی، بسیاری از کشورها تعطیلات پایان سال را جشن میگیرند. در دنیای مصرف گرای امروز، بسیاری از فرهنگهای ملی از روز خرده فروشی سنتی آمریکا استقبال میکنند.
با این حال، شکرگذاری یک تعطیلات آمریکایی است. گرچه کانادا روز شکرگذاری خود را در دوشنبه دوم اکتبر جشن میگیرد، اما هیچ کشور دیگری چهارشنبه پنجم نوامبر مراسم جشن برگزار نمیکند. در بقیه جهان، روز شکرگذاری فقط یک پنجشنبه عادی است و روز بعد از آن هم جمعهای همانند جمعههای دیگر است.
اما این امر مانع تلاش فروشندگان عمده و انجمنهای تجاری خرده فروشی برای رواج این رویداد در کشورهای خاص نشده است. برخی از نمونههای بین المللی حراج جمعه سیاه عبارتند از:
• رومانی: جمعه سیاه به طور شگفت انگیزی در کشور رومانی محبوب است. به گفته بالکان اینسایت، این مفهوم در سال ۲۰۱۱ توسط خرده فروش آنلاین رومانیایی ای مگ eMAG وارد این کشور اروپای شرقی شده است، مدیر عامل شرکت ادعا میکند که ۱۱ میلیون رومانیایی (از کل ۲۰ میلیون نفر) نام جمعه سیاه را شنیدهاند و ۶.۷ میلیون نفر علاقمند به خرید در جمعه سیاه هستند.
• انگلستان: در انگلستان اصطلاح جمعه سیاه در اصل به جمعه قبل از کریسمس که بطور سنتی آغاز هفته تعطیلات کریسمس است اطلاق میشود. در سالهای دهه ۲۰۱۰، شرکتهای آمریکایی مانند آمازون و همچنین آسدا Asda (شرکت تابعه والمارت که در انگلستان مستقر است) و برخی دیگر از خرده فروشیهای برتر، تبلیغات جمعه سیاه آمریکایی را در ماه نوامبر آغاز میکنند. به گفته گاردین، علی رغم بیش از ۲ میلیارد پوند فعالیت اقتصادی و تاجگذاری به عنوان شلوغترین روز خرید کشور، جمعه سیاه در انگلستان بسیار مجادله برانگیز است.
• کانادا: در طی دوره قدرت بی سابقه دلار کانادا در دهههای ۲۰۰۰ و ۲۰۱۰، خرده فروشگاههای کانادایی جمعه سیاه خود را راه اندازی کردهاند تا از هجوم مشتریان خود به مرز جنوبی جلوگیری کنند. اگرچه تخفیفها به اندازه ایالات متحده چشمگیر نیست، اما جمعه سیاه اکنون یک روز خرید محبوب در کانادا است.
• هلند: در سال ۲۰۱۵، دهها فروشگاه هلندی و برندهای بین المللی با هم متحد شدند تا جمعه سیاه هلند را برای فروش آنلاین و تخفیفهای روز بعد از شکرگذاری آمریکایی ایجاد کنند. جمعه سیاه به هیچ وجه یک روز خرید ملی در هلند نیست، اما فرصتی عالی برای بومیان هلند و مهاجران آمریکایی جهت خرید ارزانتر است.
• آلمان، اتریش و سوئیس: بلک فرایدی سل Black Friday Sale یک درگاه تجارت الکترونیکی به زبان آلمانی است که در آلمان، اتریش و سوئیس فعال است. همانند جمعه سیاه هلند این سایت فرصتی جهت برندهای داخلی و بین المللی و فروشگاهها است تا روز بعد از شکرگذاری آمریکا تخفیفهای ویژهای به خریداران ارائه کنند.
بیشتر بدانید: دوشنبه سیاه و سه شنبه سیاه در بازار بورس
آیا جمعه سیاه همچنان مفید است؟
فصل خرید گذشته، حال و آینده احتمالی، یک سوال ساده را به وجود میآورد: آیا جمعه سیاه هنوز مفید است؟
گسترش تخفیفها
جمعه سیاه همچنان یک روز مهم برای خرید در فصل تعطیلات است، اما همچون سابق از همه روزهای دیگر مهمتر نیست. همچنین درست نیست که بگوییم جمعه سیاه شروع فصل خرید رسمی در تعطیلات است.
این امر بیشتر به دلیل فضای بشدت رقابتی در صنعت خرده فروشی است. در دنیای آنلاین، مصرف کنندگان میتوانند هر زمان و هر کجا که بخواهند با خدمات اشتراکی مانند آمازون پرایم Amazon Prime خرید کنند. این موضوع به فروشگاههای سنتی که با رقابت فزایندهای از سوی فروشگاههای صرفاً آنلاین و پلتفرمهایی مانند ای بی eBay مواجه هستند انگیزه کمتری برای سرمایه گذاری در رویدادهای خرید چند روزه میدهد.
دوشنبه سایبری یا سایبر ماندی اولین چالش واقعی برای غلبه بر جمعه سیاه بود. این رویداد اکنون مسلماً بزرگتر از جمعه سیاه است.
در همین حال، شنبه بازار کسب و کارهای کوچک Small Business Saturday، یک فرصت عالی برای خرید محلی و پشتیبانی از مشاغل مستقل است که به سرعت در حال جذب طرفداران خود است. تأثیر این رویداد بیشتر بر کسب و کارهای محلی قابل مشاهده است.
در سالهای اخیر، جمعه سیاه از تعطیلات آخر هفته جشن شکرگذاری بیشتر شده است. بسیاری از فروشگاهها تبلیغات هفته جمعه سیاه را از یکشنبه قبل از جشن شکرگذاری، با تبلیغ تخفیفهای محدود روزانه یا حتی ساعتی آغاز میکنند. این فروشهای چند روزه خریدارانی را که به دنبال تخفیفهای شخصی و بدون ازدحام جمعیت هستند به سوی خود میکشاند.
عکس العمل شدید در برابر مصرف گرایی
جمعه سیاه به عنوان فرزند گرایش به مصرف گرایی، واکنشهای فراوانی در جبهه ضد مصرف گرایی موجب شده است. جنبش روز عدم خرید Buy Nothing Day، یک جنبش فراگیر علیه خرید در روز جمعه سیاه است.
برگزارکنندگان این جنبش از مصرف کنندگان دلسوز دعوت میکنند تا ا آخرالزمان خرید Shopocalypse فرار کنند و به جای آن به فعالیتهای ضد تجاری بپردازند: هر چیزی از ماندن در خانه با یک کتاب خوب تا برگزاری یک کنسرت رایگان. تا زمانی که چیزی نخرید، هیچ مشکلی برای شرکت در این رویداد وجود ندارد. شرکت کنندگان تشویق میشوند که فعالیتهای خود را با هشتگ BuyNothingDay به اشتراک بگذارند.
گرچه روز عدم خرید به تنهایی نمیتواند روند مصرف گرایانه را برگرداند اما واکنشی بسیار واقعی و بسیار قدرتمند در برابر هزینههای بیش از حد و غرق شدن در خرید است.
آیا فروشگاهها باید در روز شکرگذاری باز باشند؟
برای دههها، فروشگاهها توافق نانوشتهای داشتند که اگر تو تعطیل باشی من هم تعطیل هستم. روز شکرگذاری برای همه، حتی کارمندان فروشگاهها، روزی برای استراحت و جشن در کنار خانواده بود. برای بیشتر مردم، شکرگذاری هنوز یک روز خانوادگی آرام است. اما این برای میلیونها فروشنده کف فروشگاه، کارکنان انبار، صندوقداران و ناظران چنین نیست.
جای تعجب نیست که این وضعیت جدید با واکنش پرسنل فروشگاهها، فعالان حقوق کارگری و حتی خود مصرف کنندگان روبرو شده است. آنها استدلال میکنند که انصاف نیست کارکنان فروشگاهها که بسیاری از آنها ساعات متمادی کار میکنند، مجبور باشند در یک تعطیلات ملی هم سر کار بروند.
به همین دلیل و دلایل دیگر، اخیراً مدیران فروشگاهها در این زمینه تجدید نظر کردهاند. طبق گزارش نیویورک تایمز، بسیاری از فروشگاهها به این نتیجه رسیدهاند که فروش جمعه سیاه ارزش هزینهها یا ناراحتی روحی پرسنل را ندارد. به نظر میرسد تعداد فروشگاههای زنجیرهای که در روز شکرگذاری باز نیستند هر سال نسبت به سال قبل رشد چشمگیری دارد. اما خرده فروشی یک صنعت متلاطم است، بنابراین نتیجه گیری قطعی در مورد اینکه آیا این روند در حال تغییر است بسیار دشوار است.
حرف آخر
جمعه سیاه دیگر مانند سابق نیست.
اشتباه نکنید جمعه سیاه همچنان فرزند خلف سیستم مصرف گرایی آمریکایی است و زمان خوبی برای یافتن تخفیفهای مناسب است که میتواند بودجه خرید شما را به میزان قابل توجهی کاهش دهد، اما رشد رویدادهای مشابهی مانند دوشنبه سایبری و غیره، سلطه جمعه سیاه را از بین برده است.
این موضوع احتمالاً برای مصرف کننده اتفاق خوبی است. زیرا علاوه بر امکان گرفتن تخفیفهای فوق العاده، حق انتخاب برای زمان و مکان خرج کردن پول هم در دست مصرف کننده است.