دولت محدود دولتی است که قدرت و قدرت قانونی اش از طریق مقامات محول و شمرده شده محدود می شود. کشورهایی که دولتهای محدود دارند ، درباره آنچه افراد و مشاغل می توانند و نمی توانند انجام دهند ، قوانین کمتری دارند. در بسیاری موارد ، مانند ایالات متحده ، این کشور از نظر قانون اساسی محدود است و ملزم به اصول و اقدامات خاص توسط یک ایالت یا قانون اساسی فدرال است.
نقطه مقابل دولت محدود ، دولت مداخله گر است.
تعریف دولت محدود
ایده دولت محدود ، دولتی است که در لیبرالیسم سیاسی کلاسیک و لیبرالیسم بازار آزاد پیشگام بوده است ، اگرچه سیاستمداران و اقتصاددانان با پارامترهای دقیق تفاوت دارند. در حقیقت ، ابتدایی ترین شکل ، دولت محدود بدنی است که وظیفه اصلی آن حمایت از مردم و اموال آنها است و فقط برای تأمین مالی خدمات مربوط به این اهداف مانند دفاع ملی یا اجرای قانون مالیات کافی می پردازد. در غیر این صورت ، از امور مردم و مشاغل باقی می ماند. این خود با موضوعاتی از قبیل دستمزد کارکنان ، آموزش عالی ، نحوه سرمایه گذاری افراد برای بازنشستگی و یا چند مایل در هر گالن وسیله نقلیه نباید به خود اهمیت دهد.
تفسیر دیگر ، دولت محدود را به عنوان دولت تعریف می کند که فقط از اختیارات مشخص شده ای برخوردار است که اساسنامه آن به آن واگذار کرده است. همچنين در دولت آمريكا مي توان آن را با جدايي از قدرت و سيستم هاي كنترل و تعادل توصيف كرد. به عنوان مثال ، دولت آمریكا فقط اختیارات مشخص شده ای را كه قانون اساسی به آن اختصاص داده است ، اعمال می كند. کارکردهای اصلی آن شامل حفاظت از آزادی فردی و حمایت از مالکیت خصوصی است.
دولت و امور مالی محدود
هر کاری که یک دولت انجام می دهد توسط مالیات ها پرداخت می شود. با محدود کردن خود به حداقل خدمات عمومی ، دولت محدود تمایل به تحمل بار مالیاتی نسبتاً کم به مشاغل و افراد دارد. با مالیات پایین ، خانوارها و مشاغل درآمد یکبار مصرف را برای صرفه جویی ، پس انداز و سرمایه گذاری افزایش داده اند ، که همه اینها به رشد اقتصادی کمک می کند. این بدان معنا نیست که خدماتی که معمولاً توسط دولتها ارائه می شود ، مانند جاده ها ، نمی توانند وجود داشته باشند. اگر تقاضا برای آنها وجود داشته باشد ، در عوض بخش خصوصی آنها را تأمین می کند.
دولت محدود به این معناست که قوانینی کمتری وجود دارد که باید دنبال شود و اجرا شود. منابعی که در غیر این صورت به رعایت مقررات اختصاص می یابد ، می تواند در عوض به مصارف بارورتر یا اوقات فراغت اختصاص یابد. در نهایت ، دولت محدود به معنای آزادی بیشتر فردی و حق انجام آنچه می خواهید ، مادامی که به حقوق شخص دیگری تجاوز نکنید.
تاریخچه دولت محدود
دولت محدود ، در مفهوم مدرن خود ، منشأ سنت سنتی لیبرال در اروپا بود. این سنت بر حقوق فردی تأکید می کرد و مفهوم قدمت تسلیم در برابر دولت را الزامی می کرد. این عمل به درجات مختلفی به استرالیا ، نیوزیلند ، ایالات متحده ، هنگ کنگ ، سنگاپور ، کره جنوبی ، بلژیک ، سوئیس و سایر کشورها منتقل شده است.
مگنا کارتا ، که در سال 1215 تهیه شده است ، یکی از اولین شواهد و مدارک یک دولت محدود است. این سند با دادن حقوق اشراف این کشور که می توانستند بر تخت سلطنت اعمال شوند ، قدرت قدرت پادشاه انگلیس را محدود کرد. با این حال ، این سند فقط از بخش کوچکی از آنچه امروز انگلستان است ، محافظت می کرد.
قانون اساسی ایالات متحده ، که در سال 1787 نگاشته شده است ، با اقتضا به انتخاب قانونگذار توسط مردم ، ایده دولت محدود را گسترش داد. این دولت همچنین دولت فدرال را به سه بخش تقسیم کرد: قانونگذاری ، قضایی و اجرایی. هر دو جنبه مؤثر قدرت دولت ملی را محدود می کنند.
بعلاوه ، لایحه حقوق – 10 اصلاحیه اول قانون اساسی ایالات متحده ، که در سال 1791 تصویب شد – ممنوعیت های خاصی را که برای دولت اعمال می شود ، ذکر می کند. این حقوق با ممنوعیت مداخله در امور انتخابی فردی مانند گفتار یا دین ، دولت فدرال را بیشتر محدود می کند.
فدرالیسم به عنوان دولت محدود
یکی از عناصر اصلی دولت محدود ، فدرالیسم است. در یک سیستم فدرال ، اختیارات خاص به یک دولت متمرکز داده می شود ، و برخی دیگر به دولت های محلی داده می شود – سیستمی که باعث ایجاد چک و تعادل اضافی می شود. در مورد ایالات متحده ، یک دولت مرکزی در واشنگتن ، D.C وجود دارد ، و دولت های محلی در هر یک از 50 ایالت وجود دارد. هرگونه اختیاراتی که به دولت فدرال داده نشود متعلق به ایالت های خاص است. این دفاع از حقوق ایالتها آزادی بیشتری به افراد می دهد زیرا دولت های محلی برای کنترل راحت تر از دولت فدرال در نظر گرفته می شوند. این اجازه می دهد تا هر ایالت کنترل محلی را در حالی انجام دهد که دولت فدرال کل کشور را اداره می کند.
دولت محدود در برابر اقتصاد
دولت محدود ، در صورت وجود ، از معدود افراد نه تنها بر افراد یک ملت بلکه بر اقتصاد آن کنترل می کند. این غالباً با مفاهیمی مانند اقتصاد لایزر- فی ، همراه است که نخستین بار در کتاب 1776 آدام اسمیت با عنوان تحقیق درباره طبیعت و علل ثروت ملل ترسیم شده است. در این زمینه ، شدیدترین نوع دولت محدود ، دولتی خواهد بود که به نیروهای عرضه و تقاضا اجازه می دهد – نظریه “دست نامرئی” اسمیت – اقتصاد را هدایت می کند. دولت برای تغییر یا تأثیرگذاری در چرخه های اقتصادی و فعالیت های تجاری مداخله نمی کند.
طرفداران این دیدگاه معتقدند دولت محدود ، بیشترین امکان را برای رشد اقتصادی و عادلانه ترین توزیع ثروت فراهم می کند. از نظر تاریخی ، آنها معتقدند كه بازارهای تحت تأثیر دولت گران قیمت ، محرومیت ، انحصارطلبی و كم تأمین شده هستند – دخالت در قیمتها ناكارآمدی اختصاصی ایجاد می كند. در مقابل ، وقتی تعامل دولت در بازار محدود باشد ، بازارهای بدون نظارت نسبتاً رقابتی تر ، تولیدی تر و پاسخگوتر به نیازهای مصرف کننده هستند.
منتقدان دولت محدود معتقدند كه دولت باید اقتصاد را كنترل كند تا بتواند آثار زیان بار فراز و نشیب اقتصادی را كاهش دهد و این نوع كنترل منجر به نابرابری درآمدی كمتر می شود.
دولت محدود و سرمایه داری
دولت محدود نیز غالباً برای سرمایه داری بسیار مهم تلقی می شود. در حالی که سرمایه داری ممکن است نفوذ دولت را تحمل کند ، تقریباً همیشه معلول است و تولید آن کمتر تولید می شود ، طرفداران محدود دولت اصرار دارند. روند اقدام دولت به طور قطعی با روند اقتصاد بازار آزاد مخالف است: در یک بازار آزاد ، مشاغل و اشخاص به صورت داوطلبانه منعقد می شوند یا معامله می کنند ، در حالی که یک برنامه دولت از طریق فرمان مستقل عمل می کند – و پیروی از دیکته آن از طریق تنظیم می شود. زور. در حقیقت ، برخی از افراد (مقامات دولتی یا کسانی که بر آنها تأثیر می گذارند) می توانند بدون تحمل هزینه های کل ، تغییر و تحولات را به افراد دیگر معرفی کنند.
دولت و شرکت محدود
دولت محدود چگونه بر شهروندی شرکتها تأثیر می گذارد – یعنی اقدامات و عملکردهای تجاری شرکتها در ارتباط با دلایل اجتماعی ، مسائل زیست محیطی ، عدالت سیاسی و بشردوستانه؟
این به ماهیت دولت محدود بستگی دارد. این ممکن است فاقد قوانین ضد انحصاری باشد که به طور موثری مانع از انحصار و کارتل ها از بین رفتن رقابت سالم در یک صنعت شود. در مقابل ، ممکن است مقرراتی وضع شود که توانایی بنگاهها برای ورود به بازار بطور مؤثر یا سهامداران را برای ابراز عقاید خود کاهش دهد. این ممکن است مشارکت مالیاتی یا سایر مشوق های مالیاتی برای شرکت ها را به سرمایه گذاری در فن آوری ها یا فنون با مسئولیت پذیری بیشتر ارائه دهد.
یک دولت ممکن است دارای یک سیستم دادگاه باشد که از حقوق مالکیت محلی حمایت کند و با تمدید ، حق افراد یا گروه ها برای شکایت از یک شرکت برای آلوده کردن رودخانه یا انتشار دوده بیش از حد ، از این شرکت استفاده کند. دولت محدود دیگر قوانین واضح حقوق مالکیت را ارائه نمی دهد ، شرکتها را قادر می سازد هزینه های دیگری را به اشخاص ثالث به روشهای مخرب اجتماعی تحمیل کنند.
به معنای بسیار کلی ، دولتهای کوچکتر قادر نیستند شرکتها را وادار به عمل به روشهایی کنند که عموماً اخلاقی تلقی می شوند. با همین تعبیر ، دولتهای کوچکتر قدرت کمتری برای تشویق فساد دارند. وقتی یک دولت شیوه های تجاری را تحت کنترل یا تأثیر می گذارد ، شرکت ها انگیزه بیشتری برای تلاش برای خرید آن تأثیر دولت دارند.
جایی که دولت محدود کار می کند
نفوذ محدود دولت – از نظر اقتصادی و اجتماعی – در جوامعی که از حقوق مالکیت خصوصی رعایت می شود و قراردادها به اجرا در می آیند ، به بهترین وجه کار می کند ، و از درجه بالایی از همکاری داوطلبانه اطمینان می کند. مردم برای تعیین مالکیت منابع ، همکاری با یکدیگر و برنامه ریزی برای آینده به حقوق مالکیت احتیاج دارند. مردم همچنین برای تشویق اعتماد ، حل و فصل اختلافات و محافظت و انتقال حقوق مالکیت به قراردادهای اجرایی احتیاج دارند. جامعه شناسان همچنین استدلال می كنند كه جوامع همجنس گرا از نظر قومی و مذهبی به بهترین وجه قادر به بقای دولت محدود هستند.
فهرست رتبه بندی های فریزر
از سال 1996 ، مؤسسه فریزر – یک سازمان تحقیقاتی و آموزشی مستقل ، غیر حزبی کانادا – گزارش های سالانه را تهیه کرده است و کشورها را بر حسب میزان حمایت از سیاست ها و نهادهایشان از آزادی اقتصادی ، رتبه بندی می کند. دولت محدود به اندازه دولت (نرخ بالای مالیات حاشیه ای ، هزینه های عمومی) ، سیستم حقوقی (حمایت از حقوق مالکیت ، استقلال دادگستری) ، پول سالم (تورم) ، آزادی تجارت بین المللی (تعرفه ها ، موانع تجاری) ، و تنظیم بازارهای اعتباری ، بازارهای کار و مشاغل.
رتبه بندی آزادی اقتصادی
رتبه های زیر کشورهایی که دارای برخی از محدودترین و کنترل کننده ترین دولتها هستند از فهرست آزادی اقتصادی جهان از سوی موسسه فریزر (“فهرست فریزر”) که 159 کشور و سرزمین را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد ، آمده است.
هنگ کنگ
هنگ کنگ از لحاظ فنی منطقه ای ویژه اداری چین است ، نه یک کشور بلکه دولت خاص خود را دارد و اقتصاد سرمایه داری دارد. هنگ کنگ به دلیل داشتن محدودترین دولت و اقتصادی ترین آزادی در رده اول فهرست شاخص فریزر 2016 قرار دارد.
دولت محدود احتمالاً یکی از دلایلی است که هنگ کنگ به همراه سنگاپور (که در فهرست فریزر 2016 رتبه دوم را دارد) ، کره جنوبی و تایوان ، یکی از چهار ببر آسیا محسوب می شود ، کشورهایی که رشد اقتصادی قوی و سریع را از آن زمان تجربه کرده اند. دهه 1960 آزادی هنگ کنگ برای تجارت بین المللی ، که با توجه به عواملی از جمله تعرفه های کم و محدودیت در مالکیت و سرمایه گذاری خارجی اندازه گیری می شود ، به همراه تنظیم محدود بازارهای اعتباری ، بازار کار و تجارت ، آن را به عنوان نمونه ای برای سایر کشورها رقم می زند.
هنگ کنگ ، یک مرکز مهم مالی بین المللی ، محل یکی از بزرگترین بورس های جهان است و نرخ مالیات پایینی دارد. نرخ مالیات بر درآمد فردی 15٪ است ، در حالی که بالاترین نرخ شرکت 16.5٪ است. مخارج دولت اندکی بیش از 18٪ تولید ناخالص داخلی است و دولت مازاد بودجه دارد و بدهی اندکی ندارد. درآمد ناخالص ملی هنگ کنگ در سال 2016 بیش از 56700 دلار بود ، تقریباً پنج برابر درآمد آن در سرزمین اصلی چین است.
بنگلادش
با وجود داشتن دومین دولت کوچک در فهرست فریزر ، بنگلادش به لطف رتبه های ضعیف برای سیستم حقوقی ، سیستم پولی ، آزادی تجارت و شرایط نظارتی ، در رتبه 121 در آزادی اقتصادی قرار دارد. این حقوق مالکیت ضعیف و مشکل رشوه خواری دارد و کنترل قیمت دولت فعالیت اقتصادی را مختل می کند. بنگلادش با وجود درآمد سرانه بدبختانه خود در حدود 3607 دلار در سال و فقر گسترده آن ، یک بازار مرزی محسوب می شود زیرا رشد اقتصادی پایدار آن به طور متوسط 6٪ در سال است. مخارج دولت فقط 14٪ از تولید ناخالص داخلی است ، اما نرخ مالیات بر درآمد فردی 30٪ و نرخ مالیات شرکتها 25٪ است.
هندوراس
از نظر كوچكترین دولتها در رده چهارم قرار دارد ، هندوراس در آزادی اقتصادی رتبه 64 را دارد. پول نسبتاً مناسب و تجارت آزاد ، رده بندی پایین کشور را برای تنظیم و به ویژه برای سیستم حقوقی آن ، که در 137 از 152 رقم می خورد ، تقویت می کند. مخارج دولت حدود 29 درصد از تولید ناخالص داخلی است ، در حالی که بدهی دولت تقریبا 47 درصد از تولید ناخالص داخلی است. بالاترین نرخ مالیات بر درآمد فردی از 10٪ تا 20٪ و نرخ مالیات شرکتها 25٪ است.
هندوراس با جرم و فقر مشکلات عمده ای دارد و درآمد سرانه آن حدود 4،870 دلار در سال است. با این حال ، یک پیشرفت جالب می تواند رتبه کشور را به میزان قابل توجهی تقویت کند. از ژانویه سال 2019 ، هندوراس همچنان در حال پیاده سازی یک ساختار منحصر به فرد حاکمیتی به نام “zonas de empleo y desarrollo económico” (مناطقی برای اشتغال و توسعه اقتصادی یا ZEDE) است. این مناطق خودمختار ، که همچنین به عنوان شهرهای نوپا نیز نامیده می شوند ، مجاز به ایجاد سیستم های اقتصادی ، حقوقی و اداری خود هستند ، جدا از مناطق هندوراس به طور کلی.
ماداگاسکار
ماداگاسکار دوازدهمین دولت کوچک کشورها در فهرست فریزر 2016 را دارد اما در آزادی اقتصادی در رده 108 قرار دارد. عملکرد آن در بین کشورهای آفریقایی نسبتاً بالا است ، اما فساد گسترده است ، تورم زیاد است ، و از جمله دیگر مشکلات قابل توجه ، اجرای قراردادها دشوار است. مالیات بر درآمد نسبتاً پایین است ، با بالاترین نرخ 20٪ برای افراد و شرکتها ، و هزینه های دولت فقط 15٪ از تولید ناخالص داخلی است. این کشور هیچ بورس ندارد و درآمد سرانه آن در هر سال 1،462 دلار است. با وجود رتبه پایین ، در دو دهه گذشته بهبود یافته و تثبیت شده است.
کشورهایی با دولت های بزرگ
الجزایر
در کل الجزایر به عنوان دومین کشور با رتبه پایین در این گزارش قرار دارد. این کشور یکی از بزرگترین دولتهای کشورهایی است که مورد مطالعه قرار گرفته و در رتبه 157 قرار دارد. الجزایر نیز در پایین لیست آزادی اقتصادی در رتبه 151 قرار دارد. الجزایر یک کشور بزرگ تولید کننده نفت است ، اما ذخایر تخلیه شده ، تهدیدات برای امنیت شخصی از طرف ستیزه جویان و فساد در شرکت ملی نفت و گاز طبیعی سوناتراچ ، کشور را از تحقق کامل پتانسیل خود جلوگیری کرده اند.
علاوه بر این ، سیستم حقوقی الجزایر ، سیستم پولی ، آزادی تجارت و وضعیت نظارتی ضعیف است. اقتصاد بخش غیر رسمی بزرگی دارد و تقریباً نیمی از معاملات در بازار سیاه صورت می گیرد. با وجود رتبه بندی ضعیف ، میانگین درآمد سرانه 14 هزار و 500 دلار است. بالاترین نرخ مالیات بر درآمد شخصی 35٪ است؛ نرخ مالیات شرکتها 26٪ است. مخارج دولت 40٪ از تولید ناخالص داخلی و بدهی دولت 8/7٪ از تولید ناخالص داخلی است.
هلند
علیرغم رتبه بندی به عنوان یک کشور بزرگ دولت (شماره 154) در فهرست فریزر 2016 ، هلند به لطف سیستم حقوقی بسیار رده بندی ، سیستم پولی و آزادی تجارت در رتبه 25 ام در آزادی اقتصادی قرار دارد. هلندی ها از سرانه ناخالص ملی حدود 49000 دلار برخوردار هستند. با این حال ، هلند با وجود بدهی ملی خود ، که نزدیک به 70 درصد تولید ناخالص داخلی را در سالهای اخیر جلب کرده است ، با وجود بالاترین نرخ مالیات بر درآمد درآمدی 52 درصد ، دست و پنجه نرم کرده است.
سوئد
سوئد در رده دولت بزرگ جایزه دوم را کسب می کند اما در آزادی اقتصادی رتبه 38 را کسب می کند. این کشور یکی از پر مالیات ترین کشورها در جهان است که دارای بالاترین میزان مالیات بر درآمد شخصی 62 درصد است و مخارج دولت نیز تقریباً نیمی از تولید ناخالص داخلی را تشکیل می دهد. در واقع ، سوئد به عنوان یک کشور عظیم رفاه شناخته می شود. دولت ، که توسط مالیات دهندگان تأمین می شود ، مزایای بی شماری از جمله بازنشستگی بازنشستگی ، مرخصی بیمار ، مرخصی والدین ، مراقبت های بهداشت جهانی و مراقبت از کودکان و تحصیلات را از طریق سطح کالج به سوئدی ها ارائه می دهد. سطح بالای هزینه های دولت مورد نیاز برای حفظ این خدمات ممکن است در دراز مدت پایدار نباشد ، اما بسیاری از محققان مدل نوردیک سرمایه داری بازار آزاد و مزایای اجتماعی را یک سیستم ایده آل می دانند. سوئدی ها از درآمد سرانه تقریبا 48000 دلار در سال برخوردار هستند.
بلژیک
با همکاری دولت ششم در فهرست فریزر 2016 ، بلژیک همچنان می تواند رتبه 32 را در آزادی اقتصادی بدست آورد زیرا سیستم حقوقی ، سیستم پولی ، آزادی تجارت و وضعیت اقلیمی نظارتی بسیار بالاست. مشابه با سوئد و هلند ، بلژیک یکی از کشورهای دارای بالاترین مالیات در جهان است که دارای بالاترین میزان مالیات بر درآمد شخصی 50 درصد است و مخارج دولت حدود 55 درصد از تولید ناخالص داخلی است. این کشور همچنین با بدهی عظیم ملی که فراتر از تولید ناخالص داخلی است ، دست و پنجه نرم می کند. بلژیک نیز مانند سوئد مزایای بسیار خوبی را برای ساکنان خود فراهم می کند. درآمد سرانه سالانه اندکی بیش از 43.500 دلار است.
ایالات متحده
ایالات متحده به دلیل اندازه دولت در رتبه 78 قرار دارد ، اما در کل آزادی اقتصادی ، در رده شانزدهم قرار دارد ، به طور قابل توجهی پایین تر از رتبه های مقام سوم در کل دوره 2000 تا 1980. ایالات متحده در رده هشتم مقررات ، 27 ام برای سیستم حقوقی و حقوق مالکیت ، 60 برای آزادی تجارت بین المللی و 40 ام برای پول سالم قرار دارد و فضای زیادی را برای پیشرفت فراهم می کند. اقدامات حقوق مالکیت و فساد در سالهای اخیر تحت نظارت زیاد مقررات دولتی قرار گرفته است. در یک زمان ، ایالات متحده بالاترین نرخ مالیات شرکتها را در جهان توسعه یافته با 35 درصد داشت ، اما قانون کاهش مالیات و مشاغل سال 2018 آن را به 21 درصد کاهش داد ، بیشتر مطابق با سایر کشورها مهم. با این حال ، بدهی عمومی با بیش از 100٪ تولید ناخالص داخلی یک مشکل اساسی است و مخارج دولت 38٪ از تولید ناخالص داخلی است. با این حال ، درآمد ناخالص ملی سرانه بیش از 58800 دلار است – در میان بالاترین در جهان.
کلام آخر
دولت محدود یک مؤلفه مهم آزادی اقتصادی است و سطوح بالاتر آزادی اقتصادی با درآمدهای بالاتر سالانه ، سلامتی بهتر ، امید به زندگی طولانی تر و آزادیهای سیاسی و مدنی بیشتر همراه است. با این حال ، دولت محدود همیشه مترادف با آزادی اقتصادی و رونق نیست ، همانطور که هندوراس ، بنگلادش و ماداگاسکار نشان داده اند. برعکس ، همانطور که هلند و سوئد نشان می دهند ، کشورهایی که دارای دولت های بزرگ هستند ، در صورت قوی بودن سایر مؤلفه ها (حاکمیت قانون ، حقوق مالکیت ، پول سالم ، تجارت آزاد) هنوز هم می توانند به موفقیت برسند.