تولد: 5 مه 1818
ملیت: پروس (شاخه ای از آلمان در عصر حاضر)
مرگ: 14 مارس 1883 – 64 سالگی
زادگاه: تریر، پروس
شهرت: اقتصاد دان، فیلسوف
همسر: جنی ون وسفالن
کارل مارکس فیلسوف، اقتصاددان سیاسی و انقلابی قرن نوزدهم بود که بنیاد علمی به سوسیالیسم داد. مارکس از سنین جوانی خود را به مطالعه فلسفه و تاریخ وقف کرده بود و پیش از این که یک انقلابی شود، دوست داشت دستیار استاد در فلسفه باشد. از سنین جوانی، وی مشارکت در تعدادی از فعالیت های سیاسی را آغاز کرد و به نگرانی های گستردۀ جامعه پرداخت. به دلیل تجزیه و تحلیل تاریخ و استدلال هایش برای درک منطقی از اصلاح اجتماعی و اقتصادی از طریق اقدام بنیادی شناخته شده است. در حالی که مارکس چهره ای نسبتاً غیرقابل تفکیک در طول زندگی خود بود، فلسفه اش، که بعداً با عنوان «مارکسیسم» شناخته شد، اندکی پس از مرگ وی، تأثیر عمده ای بر جنبش کارگران گذاشت. انقلابی که او آغاز کرد زمانی به اوج خود رسید که بلشویک های مارکسیستی در طول انقلاب اکتبر روسیه پیروز شدند و سریع انواع مختلف نظری کمونیسم مانند استالینیسم، تروتسکیسم و لنینیسم شروع به انشعاب کردند. برخی از معروف ترین آثار او مانند «مانیفست کمونیست» و «داس کاپیتال» تأثیر زیادی بر رهبران سیاسی مانند ولادیمیر لنین، مائو زدونگ و لئون تروتسکی داشتند.
سال های آغازین و فعالیت ها
- کارل مارکس در تریر در خانواده ای یهودی متولد شد. پدر کارل، هرشل مارکس، وکیل دادگستری بود و مادرش، هنریتا پرسبرگ، یک یهودی-هلندی بود. او سومین فرزند بود که در كلیسای لوتر تعمید یافت.
- وی قبل از ورود به دانشگاه بن در سال 1830 به صورت خصوصی تحصیل کرد و در آنجا ادبیات و فلسفه را دنبال کرد. او به باشگاه شاعران، گروهی رادیکال پیوست و بعداً به عنوان رئیس این باشگاه فعالیت کرد.
- عملکرد دانشگاهی وی در دانشگاه رو به وخامت گذاشت و به دنبال آن، وی توسط پدرش به دانشگاه برلین منتقل شد. او خیلی زود متمرکزتر شد و قانون را دنبال کرد، و در همان زمان به آثار فیلسوف برجسته، W.F هگل علاقه مند شد. وی همچنین به یک انجمن صنفی محلی که طرفدار «هگل گرایی» بود پیوست.
- پس از درگذشت ناگهانی پدر، درآمد خانواده وی کاهش یافت و برای حمایت از خانواده، نوشتن را شروع کرد. او تعدادی از آثار داستانی و غیر داستانی نوشت اما پس از کشف عشق خود به تاریخ هنر، فلسفه و زبان ها، از نوشتن صرف نظر کرد. پایان نامه خود را با عنوان «تفاوت بین فلسفه طبیعت دموکرات و اپیکوریان» در سال 1841 به پایان رساند.
- وی در سال 1842 به کلن نقل مکان کرد و روزنامه نگار روزنامه رادیکال ، Rheinische Zeitung شد، که درآمد متوسطی برای حمایت از خانواده اش داشت. کارل از طریق این روزنامه شروع به بیان نظرات خود در مورد مسائل اجتماعی و اقتصادی کرد و مقاله ای را منتشر کرد که به شدت انتقاد به سلطنت روسیه داشت. متعاقباً، تزار نیکلاس اول از دولت پروس درخواست ممنوعیت Rheinische Zeitung را داد و در نتیجه این روزنامه در سال 1843 تعطیل شد.
کارل مارکس و کمونیسم
- مارکس در اکتبر سال 1843 به پاریس نقل مکان کرد و سردبیر روزنامه جدید رادیکال، Deutsch-Französische Jahrbücher شد، که در تلاش برای ارائه بستر مشترک برای رادیکال های آلمانی و فرانسوی بود. وی دو مقاله با عنوان «در مورد مسئله یهود» و «مقدمه ای از نقد فلسفه هگل در مورد حقوق» به این روزنامه اختصاص داد. با این حال، تنها یکی از آن ها در سال 1844 منتشر شد و مورد استقبال خوانندگان و منتقدین قرار گرفت.
- ایالت های آلمان به دلیل اشعارهای طنزآمیز بر پادشاه لودویگ از بایرن، این روزنامه را ممنوع اعلام کردند و در نهایت تعطیل شد. پس از آن، مارکس شروع به نوشتن مقاله برای «ورورتس!» در پاریس، کرد، که از طریق آن وی نظرات خود را در مورد سوسیالیسم مبتنی بر ایدئولوژی های هگل ارائه داد. در همان زمان، از سایر محافل سوسیالیستی که در سراسر اروپا فعالیت می کردند، انتقاد کرد.
- در 28 آگوست 1844، با فردریش انگلس دوست شد، که به یکی از محرمان وی تبدیل شد و بعداً به او در شکل گیری عقاید فلسفی خود کمک خواهد کرد. سریع، این زوج در تعدادی از آثار ادبی و همچنین مطالعۀ گستردۀ «اقتصاد سیاسی» همکاری کردند، موضوعی که مارکس تا آخر آن را عمر دنبال می کرد. تحقیقات او در مورد اقتصاد سیاسی منجر به انتشاری بزرگ شد، داس کپیتال، که یکی از بزرگترین آثار وی نیز شد.
- ایدۀ مارکس از اقتصاد سیاسی، که بعداً با عنوان مارکسیسم شناخته شد، تلفیقی ایده آل از هگلیسم، اقتصاد انگلیسی و سوسیالیسم آرمانشهر فرانسه بود. او تمام ایده های خود را در «دستنوشته های اقتصادی و فلسفی» که در اوت 1844 منتشر شد، گردآوری کرد.
- پس از خاتمۀ «ورورتس!»، مارکس در سال 1845 با دوستش، انگلس، از پاریس به بروکسل نقل مکان کرد. آن ها در این مدت هنگام سفر مختصر به انگلیس، ضمن بازدید از رهبران «چارتیست ها»، یک جنبش سوسیالیستی محلی، کتاب ایدئولوژی آلمانی را تألیف کردند.
- پس از انتشار كتاب، ماركس آرزو داشت ایده های خود را به اجرا درآورد و ادعا كرد كه جنبش انقلابی لازم است از منظر فلسفه یک مادی گرایی علمی. در این دوره او همچنین فقر فلسفه را نوشت، که در سال 1847 منتشر شد.
- وی به همراه انگلس با عنوان اتحاد عادلان به سازمانی رادیکال پیوست. مطمئن بود که این لیگ بهترین فرصت برای ارائه نظرات خود برای یک انقلاب طبقه کارگر است، اما برای اینکه بتواند این کار را انجام دهد، باید مطمئن میشد که این لیگ به عنوان یک سازمان زیرزمینی فعالیت خود را متوقف کرده و به عنوان یک حزب سیاسی تمام عیار کار میکند.
- اعضای لیگ سرانجام در این رابطه متقاعد شدند و سال 1847 این حزب به یک حزب سیاسی رسمی با نام اتحادیه کمونیست بدل شد.
- تمام كتاب هايی كه توسط انگلس و ماركس نوشته شد، راه را برای يكي از مهمترين جزوه هاي سياسي مارکس در مورد ايدئولوژي های كمونيستی جديد با عنوان «مانیفست كمونيست»، كه در سال 1848 منتشر شده، هموار كرد.
آثار مهم کارل مارکس
- اولین اثر مهم کارل مانیفست کمونیست بود که در سال 1848 منتشر شد و به عنوان یکی از تأثیرگذارترین دست نوشته های سیاسی در جهان شناخته شد. این کتاب به زبان فرانسوی منتشر شد و همچنین دارای یک نسخه انگلیسی بود. این کتاب همچنین به صورت کتاب طنز در چهار قسمت منتشر شد.
- داس کاپیتال یک کتاب سه بخشی بود که دو بخشش پس از مرگ مارکس توسط فریدریش انگلس ویرایش و منتشر شد. این کتاب که یکی از بزرگترین آثار مارکس است، به روسی، انگلیسی، فرانسوی و آلمانی ترجمه شده است. نسخه روسی 3000 پوند در مدت یک سال فروش کرد.
زندگی شخصی و میراث
- کارل مارکس در نوزدهم ژوئن سال 1843 با جنی در کلیسای پروتستان در کرووزناچ ازدواج کرد. این زوج دارای هفت فرزند بودند.
- در طول سال های آخر عمر، ماركس به یك كودك مبدل شد و برای بهبودی از تعدادی از استراحتگاه های درمانی بازدید كرد. وی رنج درگذشت همسرش در 2 دسامبر 1881 و درگذشت دختر ارشدش در 11 ژانویه 1883را متحمل شد. و سال بعد به علت آبسه ریه درگذشت.
- عقاید ماركس تأثیر عمیقی بر جهان گذاشت و آثار او مكتب جدیدی از كمونیسم بنام ماركسیسم به وجود آورد. امروزه تعدادی از مکتب های کمونیستی وجود دارند که از مارکسیسم به نام های استالینیسم، تروتسکیسم و مائوئیسم جدا شده اند و همچنین انواع دیگری از مارکسیسم مانند مارکسیسم ساختاری، مارکسیسم تحلیلی و جامعه شناسی مارکسیستی وجود دارد.