هنگامی‌ که ایالات متحده به دلیل همه گیری ویروس کرونا وارد رکود شد صحبت‌هایی درباره تورم وجود داشت. به دلیل مشکلاتی در زنجیره تامین جهانی یا سیاستهای پولی و مالی خارق العاده، اغلب افراد دلیلی برای نگرانی داشتند. جروم پاول Jerome Powell، رئیس فدرال رزرو به طور علنی اذعان کرد که اگر تورم افزایش یابد فدرال رزرو سعی در مهار آن نخواهد داشت و در عوض اجازه می‌دهد که عملی شود.
این تصمیم تا حدودی حیرت آور بود.
ما با شنیدن داستان‌های ترسناکی در زمینه تأثیر تورم بر یک کشور و اقتصاد آن بزرگ شده‌ایم. تورم بیش از حد آلمان وایمار یکی از عواملی است که اغلب برای شروع جنگ جهانی دوم ذکر می‌شود. اخیراً شاهد بودیم کشورهایی مانند ونزوئلا، با بالاترین ذخایر نفت جهان، به هرج و مرج کشیده شدند و کشورهایی مانند زیمبابوه با اسکناس‌های ۱ میلیارد دلاری خود به شوخی‌های اینترنتی تبدیل شدند. حتی ایالات متحده هم در دهه ۱۹۷۰ با تورم روبرو بود.
پس چرا فدرال رزرو تورم می‌خواهد؟
برای درک انگیزه‌های فدرال رزرو، باید دقیقاً بفهمیم تورم چیست و جایگاه آن در اقتصاد را دریابیم.

چرا فدرال رزرو تورم می‌خواهد؟

تورم چیست؟

این سوالی است که اکثر اقتصاددانان درباره آن بحث می‌کنند. دیدگاه کلی مورد توافق این است که تورم معیاری برای سنجش کاهش قدرت خرید یک پول است. به عبارت ساده‌تر، تورم اندازه گیری می‌کند که ارزش پول ما چقدر کاهش یافته است. این موضوع به ما می‌گوید که با پول خود چقدر کمتر می‌توانیم خرید کنیم.
بعنوان مثال اگر قیمت‌ها را در اوایل قرن بیستم مشاهده کنید، متوجه می‌شوید که ۱۰۰ دلار یک رقم بزرگ بود. امروزه ۱۰۰ دلار رقم بزرگی نیست و این نشان دهنده تورم است. ارزش آن ۱۰۰ دلار امروز کمتر از ۱۰۰ سال پیش است.
اقتصاددانان در مورد چگونگی اندازه گیری تورم و عوامل ایجاد کننده آن بحث می‌کنند. رایج‌ترین تصور این است که شما روزانه با سبدی از کالاها و خدمات درگیر هستید، حال تغییرات قیمت را در طی چند سال پایش می‌کنید. در واقع، این همان کاری است که اداره آمار ایالات متحده هنگام انتشار ماهانه شاخص قیمت مصرف کننده (CPI) انجام می‌دهد.
اما چگونه ممکن است قیمت فناوری کاهش یابد حتی وقتی تورم عمومی ‌رو به افزایش است؟ برخی از افراد می‌گویند که CPI در واقع معیاری از هزینه زندگی است تا هزینه کالاها.
چگونه می‌توان افزایش کیفیت در طول سال‌ها را در کنار تورم محاسبه کنیم؟ بزرگترین تلویزیون در دهه ۱۹۷۰ چند صد دلار برای شما هزینه داشت، ۲۳ اینچ بود و فقط چند کانال را نشان می‌داد. آن را با تلویزیون‌های امروزی مقایسه کنید، خواهید دید که جهش کیفیت بیشتر از فشارهای تورمی بوده ‌است.
اینها دقیقاً مشکلاتی است که اقتصاددانان در زمینه چگونگی اندازه گیری دقیق تورم با آنها دست و پنجه نرم می‌کنند.

آیا باید نگران تورم باشیم؟

وقتی داستان‌های مربوط به ابرتورم آلمان یا شرایط وحشتناک زیمبابوه را می‌شنوید به راحتی عصبی می‌شوید.
نکته مهمی‌ که باید به خاطر بسپارید این است که تورم در سراسر زندگی شما، اما به درجات مختلف در جریان بوده است. در دهه گذشته تورم به شکل قابل ملاحظه‌ای غایب بوده، اما این تنها رویه بیرونی قضیه بوده است. یک راه ساده‌تر برای تجسم تورم بلند مدت این است که نمودار قدرت قیمت گذاری دلار آمریکا را بررسی کنیم.
تورم برای دهه‌ها به طور پیوسته در حال افزایش بوده است و ما توانسته‌ایم با آن زنده بمانیم و پیشرفت کنیم. این که تورم کمی ‌وجود داشته یا اصلاً وجود نداشته به این معنا نیست که در آینده نیز اوضاع به همین منوال باقی خواهد ماند. حقیقت این است که هیچکس نمی‌تواند با اطمینان پیش بینی کند که نرخ تورم در دو، پنج یا ده سال آینده چقدر خواهد بود.
اگر هنوز از ایده تورم عصبی هستید، ساده‌ترین راه حل سرمایه گذاری در دارایی‌های ضد تورمی مانند طلا یا دارایی‌های واقعی مانند املاک است. امروزه با دموکراتیزه شدن امور مالی، سرمایه گذاری در این دارایی‌ها از طریق یک کارگزار با مبالغ اندک آسان است.
یکی دیگر از اقدامات مهمی ‌که می‌توانید برای آرامش خاطر خود در برابر افزایش ناگهانی تورم انجام دهید این است که شروع به پایش هزینه‌های خود کنید. اگر تورم افزایش یابد، هزینه‌های روزانه شما با آن افزایش می‌یابد. این بدین معنی است که پایش پول امروز شما سودمند خواهد بود و اگر قیمت‌ها شروع به افزایش کنند متوجه تغییرات خواهید شد.
خوشبختانه نرم افزارها و برنامه‌های کاربردی آسانی در زمینه پایش هزینه‌ها و سرمایه گذاری وجود دارد.

علل تورم

به بیان ساده افزایش قیمت‌ها باعث تورم می‌شود. اما اقتصاددانان در مورد علت افزایش قیمت‌ها اختلاف نظر دارند.
۱-کشش تقاضا معروف‌ترین عامل است. این نظریه بیان می‌کند که تقاضا از تولید پیشی می‌گیرد. به عبارت دیگر، وقتی دلار بیشتری برای تعقیب کالاهای کمتر دارید، بازار قیمت را افزایش می‌دهد تا تقاضای اضافی را جذب کند.
۲- فشار هزینه که بر جنبه تولیدی معادله تمرکز می‌کند. این نظریه معتقد است که افزایش قیمتها ناشی از افزایش هزینه تولید از طریق افزایش هزینه نیروی کار یا هزینه منابع است. برای مثال اتحادیه‌ها و قوانین جدید حداقل دستمزد، هزینه تولید را افزایش می‌دهند. قیمت منابع نیز به اقتصاد عرضه و تقاضای بازار کالا بستگی دارد.
۳- تورم نهادینه آخرین عامل است. در اینجا، قیمت‌ها به دلیل باور جمعی افزایش قیمت‌ها افزایش می‌یابند. به عنوان مثال یک اتحادیه کارگری شایعات مربوط به تورم را می‌شنود و در پاسخ به آن خواهان افزایش حقوق می‌شود تا با افزایش قیمتها مطابقت داشته باشد. این موضوع چرخه‌ای را ایجاد می‌کند که در آن قیمت تولید افزایش می‌یابد که از قضا منجر به افزایش قیمت می‌شود، همان چیزی که اتحادیه در وهله اول از آن می‌ترسید.
کدام نظریه درست است؟ به نظر می‌رسد ترکیبی از هر سه مورد درست‌ترین پاسخ باشد، اما هیچ کس به طور دقیق نمی‌داند.
عوامل دیگر باعث پیچیده‌تر شدن این نظریه‌ها می‌شود. این عوامل شامل محرک پولی (مانند سیاست بانک‌های مرکزی) و بیکاری زیر سطحی معین است.

فدرال رزرو

فدرال رزرو چگونه تورم را مدیریت می‌کند؟

فدرال رزرو از یک دستور با دو هدف پیروی می‌کند: حداکثر اشتغال و ثبات قیمت. ثبات قیمت به معنی مدیریت تورم است. برای انجام این کار فدرال رزرو از چندین ابزار استفاده می‌کند. اکثر اقتصاددانان این رویکرد را سیاست‌های انقباضی می‌دانند. هدف این ابزارها کاهش سرعت اقتصاد برای جلوگیری از افزایش قیمت است.

عملیات بازار باز

یکی از ابزارهای مورد استفاده فدرال رزرو، کمیته بازار آزاد فدرال (FOMC) است. هر زمان که بانک مرکزی بخواهد پول به اقتصاد تزریق کند، اوراق بهادار را از بانک‌های عضو خریداری می‌کند. این امر به بانک‌ها پول بیشتری برای وام دهی می‌دهد که باعث می‌شود بانک‌ها نرخ بهره خود را پایین بیاورند و میزان وام دهی را افزایش دهند.
هنگامی‌که فدرال رزرو می‌خواهد بانک‌های عضو نرخ بهره بالاتری را وضع کنند برعکس عمل می‌کند و از بانک‌های عضو می‌خواهد اوراق بهادار را از او بخرند. این کار هرگونه پول نقد اضافی بانک‌ها را جذب می‌کند و باعث می‌شود که آنها وام دهی خود را سختگیرانه‌تر کنند که منجر به پرداخت اعتبار کمتر می‌شود.

نرخ وجوه فدرال

معروف‌ترین ابزار در اختیار فدرال رزرو نرخ وجوه فدرال است که در هر جلسه تعیین می‌شود. این نرخی است که بانک‌ها می‌توانند برای نگهداری وام‌های شبانه از یکدیگر بگیرند. بانک‌ها به طور کلی پول نقد اضافی خود را یک شبه به بانک‌های دیگر قرض می‌دهند تا مطمئن شوند که همه آنها از حداقل شرط ذخیره (که توسط فدرال رزرو تعیین شده است) پیروی می‌کنند.
اعلام نرخ برای همه فعالان بازار یک رویداد مهم است زیرا پیامدهای گسترده‌ای برای اقتصاد دارد. همه چیز از نرخ بهره کارت اعتباری گرفته تا وام خودرو و وام خانه بر اساس این نرخ است. وقتی افزایش می‌یابد، هزینه بهره تمام وام‌های اقتصادی هماهنگ با آن افزایش می‌یابد.

سیگنال دهی

باور کنید یا نه، یکی از قوی‌ترین ابزارهایی که فدرال رزرو در اختیار دارد این است که به سادگی به مردم بگوید چه برنامه‌هایی در سر دارد. این سیاست نسبتاً جدید است و به منظور مقابله با نظریه سوم افزایش قیمت، یعنی انتظارات عمومی استفاده می‌شود.
در سال ۱۹۷۹، پل ولکر Paul Volcker، رئیس وقت فدرال رزرو اعلام کرد که نرخ بهره را افزایش داده و تا زمان مهار تورم همچنان بالا نگه می‌دارد. با این حال مردم قانع نشدند و به گونه‌‌ای رفتار کردند که گویی تورم با وجود افزایش نرخ‌ بهره ادامه خواهد یافت. هنگامی‌ که رکود اقتصادی رخ داد و فدرال رزرو نرخ‌های بالای بهره را برای مقابله با تورم حفظ کرد بالاخره مردم به سخنان فدرال رزرو اعتماد کردند و تورم کاهش یافت.
از آن زمان به بعد روسای فدرال رزرو بسیار مراقب بوده‌اند تا برنامه‌های خود را دقیقاً به مردم اعلام کنند. در حقیقت، این دقیقاً همان چیزی است که باعث شده همه از تورم ناگهانی وحشت داشته باشند. جروم پاول اخیراً اظهار داشته که هدفش تورم بالای ۲ درصد است و در صورت تحقق این امر، فدرال رزرو برای مهار آن عجله‌ای نخواهد داشت.

مزایای تورم

اکنون وقت آن است که وارد بحث این مطلب شویم: چرا فدرال رزرو تورم می‌خواهد؟

مزیت شماره ۱- نشانه اقتصاد سالم در حال رشد

تورم مادامی‌ که مدیریت شود نشانه یک اقتصاد رو به رشد سالم است. فکرش را بکنید. اگر بدانید که قیمت‌های سال آینده بیشتر از قیمت کنونی خواهد بود، اکنون خریدهای خود را انجام می‌دهید بجای اینکه منتظر بمانید، پس انداز کنید و بعداً پول بیشتری بپردازید. این در اصل همان کاری است که تورم پایین انجام می‌دهد. تورم باعث افزایش هزینه‌ها در یک اقتصاد می‌شود که کلید رشد سالم است. مصرف منجر به رشد کسب و کارها می‌شود که خود منجر به افزایش دستمزد و اشتغال می‌شود که این هم مجدداً منجر به مصرف بیشتر می‌شود.

مزیت شماره ۲ – محافظت در برابر رکود

دومین دلیل عمده‌ این است که اقتصاد دچار رکود یا تورم منفی نخواهد شد که برعکس تورم است. در شرایط رکود، قیمت‌ها دائماً در حال کاهش هستند. این موضوع در نگاه اول عالی به نظر می‌رسد، اما فکر کنید در واقعیت چه اتفاقی می‌افتد.
افرادی که انتظار دارند قیمت‌های پایین‌تری در سال آینده داشته باشند خرید را متوقف کرده و به جای آن پول خود را پس انداز می‌کنند. این امر می‌تواند باعث توقف مصرف شود. کسب و کارها بایستی دستمزد خود را کاهش دهند یا کارکنان خود را اخراج کنند. نکته بعدی این است که چرخه کاهش قیمت‌ها و مصرف کمتر را دارید که منجر به رکود اقتصاد می‌شود.
می‌بینید که قیمت‌های پایین چندان عالی به نظر نمی‌رسد، درست است؟ ما یک مثال بی نقص در اقتصاد صنعتی مدرن داریم که با این مسئله روبرو است: ژاپن. ژاپن چندین دهه با مشکل تورم منفی مواجه بوده و هنوز راه حلی برای آن پیدا نکرده است. این امر احتمالاً باعث نگرانی فدرال رزرو می‌شود زیرا نمی‌داند چگونه با چنین مشکلی مقابله کند.
برای اطمینان از اینکه آمریکا ژاپن بعدی نخواهد شد فدرال رزرو تورم پایینی ‌می‌خواهد. این امر در حال حاضر از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است چرا که علی رغم تلاش‌های فراوان، فدرال رزرو نتوانسته تورم را به هدف ۲ درصدی برساند.

مزیت شماره ۳ – ارزش واقعی بدهی را کاهش می‌دهد

آخرین دلیل این است که ارزش واقعی بدهی در شرایط تورمی‌ کاهش می‌یابد. تورم در واقع برای بدهکاران (مانند افرادی که وام مسکن دارند) بسیار عالی است زیرا ارزش وام آنها با افزایش تورم ارزان‌تر می‌شود.
حدس بزنید چه کسی مقدار زیادی بدهی دارد؟ دولت آمریکا به صورت مطلق بیشترین میزان بدهی در جهان را دارد. این مبلغ حیرت انگیز است و به طور گسترده‌ای توافق شده که دولت هرگز نمی‌تواند آن را پس دهد.
رها شدن تورم در واقع به خزانه داری آمریکا در برخورد با سودهای آن فرصت تنفس می‌دهد، موضوعی که پس از هزینه هنگفتی که برای تحریک اقتصاد در پاسخ به همه گیری ویروس کرونا هزینه شده، بسیار حاد شده است.

آیا فدرال رزرو موفق خواهد بود؟

مسئله تورم همانند بیشتر موضوعات اقتصادی سیاه و سفید نیست. در واقع یک استدلال بسیار منطقی برای نیاز به تورم وجود دارد. اما این سوال همچنان باقی است: آیا فدرال رزرو موفق خواهد شد؟ به هر حال به دنبال بیشترین افزایش عرضه پول در تاریخ (پس از سقوط ۲۰۰۸)، ایالات متحده تورم اندکی ‌را ثبت کرده است.
فقط زمان می‌تواند جواب این پرسش را بدهد. با این حال مطالعات متعدد این افسانه قدیمی ‌را تایید کرده است که محصولات غذایی در حال کوچکتر شدن هستند. این پدیده که «تورم انقباضی» نامیده می‌شود، صدها محصول از قوطی ماهی تن گرفته تا دستمال توالت را در سراسر جهان تحت تاثیر قرار داده است. بنگاه‌های تولیدی ادعا می‌کنند که برای حفظ قیمت فعلی خود برای مصرف کنندگان، باید محصولات را کوچکتر کنند. اگر پول شما اکنون کالای کمتری را با همان قیمت خریداری می‌کند، آیا این چیزی جز تورم است؟
شاید تورم در حال حاضر اینجا باشد و ما آن را به درستی اندازه گیری نمی‌کنیم.

+ There are no comments

Add yours