در طی چند سال اخیر ، فرهنگ پاپ و سرگرمی ، اخبار ، سیاست و سرگرمی با هم ادغام شدند ، در افق واقعه فرو رفتند و به هیپرپیچیدند و قوانین پزشکی را به هم زدند.
به نظر می رسد وقایع زمین لرزه تقریباً هر هفته اتفاق می افتد ، در حالی که گفتگوهای مهم فرهنگ پاپ و سرگرمی عملاً یک اتفاق روزانه است و زمان کمی برای پردازش در اختیار ما می گذارد ، همیشه عجله در کنار عجیب بعدی ، فاجعه غیرقابل تحمل بعدی ، فاجعه خشن و یا حماقت مشترک است. . غالباً ، این چهار نفر است.
ما جدول زمانی خود را متناسب با منافع فردی خود تنظیم کرده ایم و سرعت روزافزون ارتباطات ، به همراه افزایش عمومی رویدادهای عجیب و غریب و چشمگیر ، باعث می شود که یادآوری نکات برجسته یک سال تنها فوق العاده دشوار نباشیم ، بلکه سهم خود را نیز به اشتراک بگذاریم. ادراک با دیگری؛ همه در حال ردیابی رشته های مختلف فرهنگ پاپ هستند.
بنابراین ، در اینجا روندهای فرهنگ پاپ و سرگرمی سال 2019 وجود دارد که فکر می کنم سال را مشخص کرده است و ارزش تأمل دارد.
اگر همه لغو شوند ، هیچ کسی در فرهنگ پاپ و سرگرمی نخواهد بود
سال با داستانی جالب و شگفت انگیز پیرامون یک مراسم جایزه کسل کننده آغاز شد – اسکار کوین هارت را به عنوان میزبان خود استخدام کرد ، که الهام بخش چند شیک توییتر با وقت زیاد بر روی دستان خود بود تا توییت های هموفیبی قدیمی و روال ایستاده خود را پیدا کنند.
در شرایط هارت ، اکثر افراد مشهور باعث می شوند که افراد مشهور خود عذرخواهی دقیقی بنویسند و حرکت کنند اما هارت موضع گرفت و تصمیم گرفت که او قبلاً این اشتباه را تصدیق کرده و از عذرخواهی امتناع ورزد ، که باعث می شود اسکار بدون میزبان باقی بماند ، و هارت. زیر آتش.
اسکار بدون میزبان کاملاً خوب پیش رفت (در هر صورت ، بهتر بود) ، اما این درام الهام بخش بحث در مورد فرهنگ لغو ، موضوعی بود که از مرگ امتناع ورزید. دیو چاپل پس از دوستانه کردن با جورج بوش زیر آتش قرار گرفت ، الن با انتقاد بمباران شد پس از دوست داشتن جورج بوش ، PewDiePie پس از دوست داشتن جورج بوش ، موجی از نفرت از طرفداران دریافت کرد. رولینگ از تظاهر به پیشروی متوقف شد و رسماً TERF شد و شین گلیس پس از ظاهر شدن تاریخ اظهارات نژادپرستانه ، از SNL اخراج شد.
ما می توانیم در مورد اینكه این عقب نشینی ها چقدر موجه بودند ، استدلال كنند ، اما واقعیت این است كه بیشتر آنها بی نتیجه بودند. ممکن است گیلیس فرصتی را از دست داده باشد ، اما تقریباً برای هر مورد دیگر ، بحث و جدال در اینترنت کمترین تاثیری در واقعیت ندارد.
در هر صورت ، خشم بازاریابی رایگان را فراهم می کند ، فرصتی برای ساختن یک برند. کانی وست و دونالد ترامپ همیشه این موضوع را درک کرده اند.
تقسیم دره Uncanny دره باز ، و هالیوود را بلعید
هالیوود اکنون به دلیل راه اندازی مجدد ، فیلم های دیزنی و فیلم های دیزنی مجدداً شناخته شده است ، اما در سال 2019 نیز به خاطر رها کردن هیولاهای CGI بر روی فیلمبرداران شهرت به دست آورد.
اول ، بازسازی Lion King توانست با استفاده از شیرهای فتوالیالیستی جادو را از یک فیلم زیبا بیرون بکشد. این ایده خوبی نیست که یک داستان بسیار احساسی را با موجوداتی که از نظر جسمی قادر به غمگینی نیستند ، بازگو کنیم.
در مرحله بعدی جی عمیقاً ناخوشایند ویل اسمیت بود ، خلقت آبی پف کرده بیشتر از نتایج یک برنامه “چهره مبادله” است نه کار سخت حرفه ای های صنعت.
سپس تریلر Sonic the Hedgehog ضربه خورد ، و اینترنت واقعاً از اینکه او چقدر ناخوشایند ناامید بود ، شوکه شد. از این گذشته ، سونیک مدت زمان طولانی است که طراحی ساده و نمادین وی اساساً برای چندین دهه تغییر نکرده است.
با این حال ، کسی که صلاحیت تصمیم گیری در این زمینه را داشته باشد ، خواسته بود که سونیک به چیزی واقع گرایانه تر ، حیوانات و حیوانات واقعی تر تبدیل شود. این یک جهت عجیب برای شخصیتی است که اصلاً شبیه جوجه تیغی نیست. در پاسخ به تمسخرهای گسترده ، استودیو عقب نشینی کرد و این فیلم را به مدت سه ماه به تعویق انداخت تا صوتی دوباره بتواند دوباره به سمت قدیمی و کاریکاتوری خود برگردد.
به زودی پس از آن ، شرکت مسئول تعمیر Sonic ، MPC Vancouver ، تعطیل شد و این واقعیت وحشیانه صنعت VFX را نشان می دهد ، جایی که حاشیه های باریک منجر به هنرمندان بیش از حد کار ، کم هزینه و تا حد زیادی نشده است.
سرانجام ، گربه ها به صفحه بزرگ ضربه زدند و مخاطبان را تهوع آور جلوه دادند و منتقدان آن را تیزتر کردند و شاید بی مزه ترین و نگران کننده ترین استفاده از CGI در هر گروه اصلی باشد. در بهترین حالت ، فیلم به نظر می رسد که از طریق یک فیلم Snapchat فیلمبرداری شده است.
البته ، گربه ها در گیشه بمباران می کنند ، بنابراین شاید این سال باشد که هالیوود متوجه شود که نباید از CGI برای ایجاد دیو فلج خواب استفاده شود. از طرف مثبت ، ما به زودی به دنبال یک دنباله آواتار (یا پنج) هستیم تا همه چیز را در مسیر برگشت قرار دهد.
یک گنگ احمق تقریباً الهام بخش از حمله به منطقه 51 است
ما در یک زمان پرخاشگر زندگی می کنیم و شاید تنها چیزی که همه ما را بی عیب و نقص می کند تجربه مشترک ممات های احمقانه است. حافظه ها ، هم جدی و هم طعنه آمیز هستند ، بعضی اوقات می توانند در محبوبیت با گلوله برفی شوند و در عین حال فقط به یک شوخی تبدیل به دنیای واقعی شوند.
یک صفحه فیس بوک ، با یک هوی و هراس ایجاد شده ، سناریویی را تصور می کند که در آن مردم به “منطقه طوفان 51” پیوسته و در نهایت کشف کشتی میثاق ، یا هر آنچه دولت در آنجا پنهان شده است ، کشف کنند.
این صفحه واقعاً کشش پیدا می کند ، به حدی که به نظر می رسید برخی از این ایده را جدی می گیرند. این واقعیت که دو جشنواره موسیقی در آنجا در حال وقوع بودند ، به نظر می رسید اعتبار بیشتری را به این ایده بدهند ، با جمعیت مسموم و علاقه مندان بیگانه فراوان.
مطمئناً هیچ اتفاقی نیفتاده است. تعداد معدودی از مردم نشان می دهند که علائم خود را موج می زنند و ناروتو را اجرا می کنند ، اما این پدیده نگرش بازیگوش نسل اینترنت ، بی حوصله و دائماً غیرقابل پیش بینی را برجسته می کند.
گرتا تونبرگ (با حق) به ما گفت برای رفتن به F ** K خودمان باشید
با نزدیک شدن به طور مداوم بحران آب و هوا ، بسیاری از ما تصمیم می گیریم که هشدارهای ناگهانی دانشمندان را نخوانیم ، زیرا فکر کردن یا حتی تصدیق کردن این ایده روح آور است.
طفلک طول کشید تا قدم بگذارد و به جهانیان بگوید که از خوابیدن به آرماگدون دست بردارند ، دست از درخواست تغییر و برداشتن بردارند سخنان خشمگین گرتا تونبرگ توجه مردم را جلب کرد زیرا پیام وی را نمی پوشاند.
متأسفانه ، تونبرگ با تشویق حضار از سیاستمداران پذیرفته شده و ظاهراً قصد كاهش انتشار كربن خود را ندارد ، و موجی از نفرت بدون كلام از منكرهای تغییر اوضاع را نشان می دهد.
در واقع ، دختر جوان باعث شده است که برخی افراد ذهن خود را از دست ندهند ، همان عمل گفتن حقیقت ، که باعث ایجاد یک تفکر ذهنی جمعی می شود. اما پس از چندین دهه دست زدن به دست ، به نظر می رسد که یک جنبش جدی ، محیط زیستی جهانی ، سرانجام آغاز شده است و تونبرگ به میلیون ها کودک و بزرگسالان الهام بخش است تا آینده ای بهتر را خواستار شوند.
بدون تردید ، ما روزی به تونبرگ به عنوان قهرمانی که باعث تغییر و تحولات شده است نگاه خواهیم کرد ، اما واقعاً ، این وحشتناک است که یک دختر جوان بارهای سنگینی را تحمل می کند. امیدوارم سال آینده قهرمانان اکبر محیط زیست بیشتری را برای ما به ارمغان بیاورد ، تا جایی که جنبش کمتر به افراد وابسته باشد و نماینده اکثریت شود.
با توجه به یادداشت سبک تر ، این سالی بود که Game of Thrones موفق شد طرفداران بزرگ و اختصاصی خود را که حداقل سه فصل با کمال میل از کیفیت نزولی این نمایش نادیده گرفته بود ، فریب دهد.
جورج آر. مارتین ، مشهور است که نمی تواند داستان خود را به موقع به پایان برساند (و یا حتی ادامه) ، دیوید بنیوف و D.B. ویس در تلاش بود تا روایتی پیچیده را تکمیل کند و به ظاهر راه خود را به نتیجه رساند.
شخصیت هایی که سالها تماشاگران از آنها پیروی می کردند ، ناگهان فریادهای تندی را برای پاسخگویی به خواسته های داستان رقم زدند ، آژانس فردی آنها از دست رفت.
فینال مسخره بزرگترین پدیده فرهنگ پاپ دهه را به قتل رساند ، اما تصادفی آن را در پیش گرفت ، و با ایجاد یادگارهای خنده دار و جمع آوری پول برای امور خیریه واکنش نشان داد. ماهها بعد ، در مصاحبه ای صادقانه ، بنیوف و ویس در اصل اعتراف كردند كه آنها داستانی را كه اقتباس كرده بودند ، كاملاً نمی فهمیدند و در عین حال ، آمادگی این مسئولیت را ندارند.
اما این دو از گودال اژدها نسبتاً ناخوشایند ساخته شده اند ، و به شدت تردید كردند كه یك ترلوژی جنگ ستارگان باشد و معامله ای پرسودانه با نتفلیكس انجام دادند كه شاید در این مرحله فقط از سرمایه گذاری خود پشیمان شوند.
جوکر به دلایلی باعث وحشت اخلاقی مدرن شد
گفتمان فیلم مدرن یک استدلال التهابی ، ارتجاعی و بی پایان درباره هیچ چیز است ، که امسال کاملاً در وحشت قبل از وحشت پیرامون جوکر بیان شد.
فیلم های محبوب و سریال های تلویزیونی تمایل به جنگ با فرهنگ سازی مسلح نمی شوند و جوکر به نظر برخی از منتقدین به نوعی تأیید تروریسم incel محسوب می شد و همین امر باعث محکومیت گسترده این فیلم شد ، قبل از اینکه مخاطب این شانس را داشته باشد که برای خود قضاوت کند.
بدیهی است که این موضوع داستان به هیچ وجه نبود. این فیلم به وضوح محکوم به ریاضت است و نشان می دهد که کاهش خدمات اجتماعی به بی توجهی ، سرخوردگی ، انزوا و گاهی اوقات خشونت منجر می شود.
هرگز یک فیلم قبل از اکران کاملاً جدا نشده است. هر کسی در مورد چگونگی الهام گرفتن جوکر از یک فرد مسلح نیهیلیستی برای شلیک یک سالن سینما ، یا اینکه این فیلم خود را خیلی جدی گرفته بود برای اقتباس بتمن ، یا اینکه این یک شاهکار بود ، به شدت جدی گرفته بود.
به جایی رسیده است که امنیت خاصی در سینماهای خاص وجود داشته است ، بنا بر گزارش ها به دلیل تهدیدهای خشونت دیده شده در شبکه تاریک ، شاید یک پیشگویی از تحقق خود ناشی از یک رسانه ناامید شده برای تحریک معنای عمیق در فیلم های متوسط.
در پایان ، جوکر خوب بود. فیلمی لذت بخش که حرف خاصی برای گفتن نداشت ، و مطمئناً مستحق هیچ گونه دلهره و هیجانی نبود.
فیلم های مارول بحث در میان افسانه های هالیوود را رقم زد
بعد از اینکه مارتین اسکورسیزی مشهور گفت که فیلم های مارول “سینما نبودند” فیلم های بوک بوک الهام بخش بحث های احمقانه دیگری بودند ، که باعث خشم ارتش هوادارانی شد که کاملاً شخصاً نظر خود را می گرفتند.
نکته اسکورسیزی که فیلم های مارول در حال همگن سازی منظر سینمایی هستند ، و فیلم های کوچکتر را از تئاترها به ضرر شکل هنری سوق می دهند ، بحث برانگیز نبود ، اما باعث کلیک خوب شد.
ناگهان ، از هر فیلمساز محترم نظر خود راجع به فیلمهای مارول سؤال می شد ، و بیشتر آنها به خصوص درباره آنها فکر نمی کنم ، که واکنش های دفاعی ستارگان ، فیلمسازان و طرفداران را برانگیخت.
سرانجام اسکورسیزی زمان لازم را برای تشریح نظر خود در مقاله ای فصیح برای نیویورک تایمز گرفت. اشتیاق انسان به سینما و نگرانی از آینده اش را نمی توان انکار کرد. و او درست بود – منظره تغییر کرده است ، به حدی که حتی اسکورسیزی برای ساختن یک شاهکار باید با Netflix همکاری کند ، در غیر این صورت قادر به یافتن بودجه نیست.
هیچ چیز از راه دور از نظر اسکورسیزی توهین آمیز نبود ، اما قسمت عجیب ماجرا فداکاری آتشین از طرفداران مارول بود ، که به دفاع از دیزنی برخاستند ، که دقیقاً زیرگروه این داستان نیست.
به نظر می رسید برخی اظهارات اسکورسیزی را به عنوان یک حمله شبح وار علیه داستانهایی که باعث خوشحالی آنها می شود ، توصیف می کنند و شخصاً علیه آنها ، انگار سلیقه آنها زیر سوال می رود و نه تسلط سینمایی دیزنی. به نظر می رسد بسیاری از طرفداران ، فرنچایز های مورد علاقه خود را به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از هویت خود می بینند ، نه فقط برخی از فیلم های بی ذهن که دو ساعت سرگرمی را فراهم می کند.
در سال 2020 ، شاید ما باید به انتقاد از چیزهایی که از آنها لذت می بریم توجه کنیم ، به خصوص وقتی که توسط شرکت های بزرگ بی روح ایجاد شده اند.
عزیزم یودا جنگ ستارگان را نجات داد
دیزنی پس از خفه کردن یک ترامپ سه گانه ضعیف ، که به وضوح خودش را به یک آشفتگی درهم تنیده وصل کرده بود ، خود را در معرض هواداران جنگ ستارگان قرار داد ، که مطمئناً کدام جهت حداقل طرفداران را عصبانی می کند.
صادقانه بگویم ، طرفداران جنگ ستارگان از زمانی که The Empire Strikes Back خوشحال نبودند ، خوشحال نبودند ، این سریال دائماً تصمیمات خلاقانه بدی به نام کالا گرفته می شود. جالب اینجاست که در نهایت این حق رای دادن توسط یک کالای تجاری ، یک مسیح تازه متولد شده ، ذخیره شد و دقیقاً به وقت کریسمس رسید. ماندالوریایی “عزیزم یودا” را معرفی کرد که کمترین انیماترونیکی است که از زمان Gizmo Gremlins روی پرده دیده می شود ، و به نظر می رسید که همه دوباره دوباره خوب شده اند.
همچنین آغاز دوره جدید جریان ، با ظهور دیزنی + ، (که واقعاً چیز دیگری برای تماشای آنها به غیر از سیمپسونها و کلاسیک های قدیمی دیزنی وجود ندارد). اما جنگهای جریان تازه آغاز شده اند. آمازون ، اپل ، HBO حداکثر ، دیزنی + ، Hulu و نتفلیکس در حال شروع به فریب دادن مطالب هستند که به زودی استدلال های جدید و بی معنی توییتر را برانگیخته ، الهام بخش از دشمنی های دفاعی ، عصبانی تر و همه ما را از آخرالزمان محیط زیست قریب الوقوع دور می کنند.
در اینجا به تقسیم کمتر 2020 است. شاید سال آینده ما زمینه مشترکی پیدا کنیم و به اندازه کافی حرکت کنیم تا در نهایت وارد منطقه 51 شویم.