وقتی واحد پول بویژه پول بدون پشتوانه برای کشورها اهمیت پیدا میکند، ضروری به نظر میرسد که یک بانک ویژه برای تحت نظر داشتن و تنظیم، توزیع و داد و ستد منابع پولی ایجاد شود.
در ایالات متحده آمریکا، بانک مرکزی تحت عنوان فدرال رزرو نامیده میشود. این نهاد در حال حاضر شامل هیئت مدیره فدرال رزرو در واشینگتن دی.سی. و ۱۲ بانک منطقهای واقع در آتلانتا، بوستون، شیکاگو، کلیولند، دالاس، کانزاسسیتی، مینیاپولیس، نیویورک، فیلادلفیا، ریچموند، سانفرانسیسکو و سنت لوئیس میشود.
تاریخچه این سیستم که در سال ۱۹۱۳ ایجاد شد نمایانگر تلاش مداوم دولت فدرال برای رسیدن به اهداف هر سیستم بانکداری مرکزی است؛ تضمین یک سیستم مالی ایمن آمریکایی با ایجاد واحد پولی با ثبات از طریق نرخ بالای اشتغال و نرخ پایین تورم.
تاریخچه فدرال رزرو
فدرال رزرو در تاریخ ۲۳ دسامبر سال ۱۹۱۳ با تصویب لایحه فدرال رزرو ایجاد شد. تصویب این لایحه پاسخ کنگره به مجموعهای از بحرانهای اقتصادی، ورشکستگیهای بانکی و کمبود اعتبار بود که آمریکا را برای دههها تحت فشار قرار داده بود.
هنگامی که رییس جمهور وودرو ویلسون لایحه فدرال رزرو را به قانون تبدیل کرد این واقعه به یک مثال کلاسیک از مصالحه و ایجاد توازن میان یک سیستم بانکداری مرکزی ملی تحت کنترل و منافع رقابتی بانکهای خصوصی تبدیل شد.
در طول بیش از ۱۰۰ سالی که از زمان تاسیس سیستم فدرال رزرو میگذرد این نهاد در پاسخ به فجایع اقتصادی همچون رکود بزرگ دهه ۱۹۳۰ و رکود بزرگ مالی دهه ۲۰۰۰ نیازمند گسترش نقشها و مسئولیتهایش بوده است.
فدرال رزرو و رکود بزرگ دهه ۱۹۳۰
همانطور که سناتور کهنهکار آمریکایی کارتر گلس هشدار داده بود، سالها سرمایهگذاری پرریسک عاقبت به «پنجشنبه سیاه» فاجعهآمیز ختم شد؛ روز ۲۹ اکتبر سال ۱۹۲۹ که شاهد سقوط بازار سهام و ایجاد یک دوره طولانی رکود بودیم. در سال ۱۹۳۳ این دوره رکود باعث ورشکستگی 10 هزار بانک شد. فرانکلین روزولت که تازه بر سر کار آمده بود در واکنش به این رخداد برای یک هفته تمام کل سیستم بانکداری ایالات متحده را تعطیل کرد. بسیاری از مردم سیاستها و عدم درک عمیق فدرال رزرو از اقتصاد پولی را عامل این سقوط تعبیر کردند.
در پاسخ به رکود بزرگ کنگره لایحه بانکداری ۱۹۳۳ را تصویب کرد که بیشتر تحت عنوان لایحه گلس استیگال شناخته میشود. بر اساس این لایحه بانکداری سرمایهگذاری از بانکداری تجاری جدا شد و دست فدرال رزرو برای بررسی و اعتبارسنجی همه هلدینگهای بانکداری و مالی را باز گذاشت. رییس جمهور روزولت نیز در قالب یک اصلاح مالی نهایی به سیاست پشتیبانی از واحد پول از طریق نگهداری فلزهای گرانبها پایان داد.
در طول سالهایی که از رکود بزرگ گذشته است وظایف فدرال رزرو به شکل قابل توجهی گسترش یافته. امروزه وظیفه این نهاد سرپرستی و تنظیم امور بانکها، ترمیم ثبات سیستم مالی و فراهم کردن خدمات مالی برای موسسات سپرده گذاری، دولت آمریکا و موسسات رسمی خارجی است.
سیستم فدرال رزرو چگونه کار میکند؟
سیستم فدرال رزرو از طریق هفت عضو هیئت مدیره و یک عضو کمیته که به عنوان رییس شناخته میشود تحت نظارت قرار دارد. رییس جمهور ایالات متحده آمریکا مسئول تعیین رییس فدرال رزرو برای یک دوره چهار ساله است (با تایید سنا). در حال حاضر جروم اچ. پاول رییس فدرال رزرو است. اعضای عادی هیئت مدیره دوران خدمت چهارده ساله دارند و رییس بانکهای منطقهای نیز توسط اعضای هيئت مدیره هر شاخه انتخاب میشود.
سیستم فدرال رزرو عملکردهای مختلفی دارد که هر کدام به چند دسته تقسیم میشوند: در درجه اول، وظیفه این نهاد است که اطمینان حاصل کند سیستم بانکداری مسئولیتهایش را ایفا کند و قادر به پرداخت بدهیها باشد. گرچه این وظیفه گاهی به معنای همکاری فدرال رزرو با سه قوه دیگر حکومت برای تدوین قوانین صریح و روشن است، در اغلب موارد به معنای حضور فدرال رزرو به عنوان راهحل نهایی برای با ثبات نگهداشتن سیستم بانکی از طریق وامدادن به بانکهای دیگر است.
کارکرد دیگر این سیستم کنترل منابع پولی است. فدرال رزرو میتواند میزان پول را از طریق راههای مختلف کنترل کند. عمومیترین راه برای این کار افزایش و کاهش میزان پول در اقتصاد از طریق عملیاتهای بازار باز است.
عملیاتهای بازار باز
عملیاتهای بازار باز به فرایند خرید و فروش اوراق قرضه دولتی آمریکا توسط فدرال رزرو اشاره دارد. زمانی که این نهاد قصد دارد منابع پولی را افزایش دهد از مردم اوراق قرضه دولتی را میخرد؛ به این ترتیب با دادن دلار به مردم منابع پولی اقتصاد افزایش پیدا میکند. همچنین هنگامی که قصد جمعآوری پول و کاهش آن در بین باشد این نهاد اوراق قرضه را به فروش میرساند و به این ترتیب به جذب پول از مردم میپردازد.
دو نکته مهم در رابطه با عملیاتهای بازار باز مطرح است: اول اینکه فدرال رزرو به شکل مستقیم مسئول چاپ پول نیست. این اقدام به عهده خزانهداری است و راههای متفاوتی نیز برای به گردش درآوردن پول موجود است (برای مثال گاهی پول نو جایگزین پول فرسوده میشود). نکته دوم اینکه فدرال رزرو مسئول ایجاد یا نشر اوراق قرضه هم نیست و صرفا این اوراق را در بازار ثانویه مدیریت میکند.
سایر ابزار سیاستهای پولی
گرچه سایر ابزار سیاستهای پولی به میزان عملیاتهای بازار باز مورد استفاده قرار نمیگیرند اما ابزارهای دیگری نیز موجودند که فدرال رزرو برای تغییر میزان پول درون اقتصاد از آنها بهره میبرد. یکی از این گزینهها تغییر نسبت سپرده قانونی بانکها است. بانکها با وام دادن به مشتریان در اقتصاد پول ایجاد میکنند و سپرده قانونی به بخشی از سپردهها اشاره دارد که باید نزد بانک (یا بانک مرکزی) باقی بماند و نمیتوان آن را به عنوان وام در اختیار مردم قرار داد. افزایش نسبت سپرده قانونی پولی که بانک میتواند به عنوان وام در اختیار مردم قرار دهد را کاهش داده و به این شکل منابع پولی را کاهش میدهد. همچنین کاهش نسبت سپرده قانونی به معنای افزایش میزان وامدهی بانکها و افزایش منابع پولی اقتصاد است.
بانک مرکزی میتواند از طریق دستکاری نرخ بهره وامها (وامهایی که خود به عنوان بانک مرکزی به بانکهای دیگر میدهد) نیز منابع پولی را تغییر دهد. فرایندی که از طریق آن بانکها از فدرال رزرو قرض میگیرند را «پنجره تنزیل» (Discount Window) و نرخ بهرهای که فدرال رزرو از بانکها میگیرد را هم «نرخ تنزیل» (Discount Rate) مینامند. هنگامی که نرخ تنزیل افزایش مییابد قرض گرفتن از بانک مرکزی دشوارتر میشود بنابراین نرخ تنزیل بالاتر باعث میشود بانکها درباره وضعیتشان حساستر شوند و کمتر وام بدهند و به این ترتیب منابع پولی اقتصاد کاهش مییابد. از طرف دیگر، پایین آوردن نرخ تنزیل دست بانکها را در قرضگرفتن از بانک مرکزی بازتر کرده و موجب میشود بانکها نیز وامهای بیشتری بدهند که موجب افزایش منابع پولی میشود.
تصمیمگیریها درباره سیاست پولی برعهده کمیته بازار باز فدرال است که تقریبا هر 6 هفته یکبار در واشنگتن برای بررسی تغییر منابع پولی و سایر مسائل اقتصادی تشکیل جلسه میدهند.