مولتی میلیاردرها
که به افراد با ثروت خالص فوقالعاده بالا (Ultra-high Net Worth Individuals) نیز معروفند به کسانی گفته میشوند که میزان دارایی خالص آنها حداقل 30 میلیون دلار باشد. ثروت خالص این افراد شامل سهام شرکتهای خصوصی و دولتی، سرمایهگذاری در املاک و سرمایهگذاریهای شخصی نظیر آثار هنری، هواپیماهای شخصی و اتومبیلهای لوکس است.
اکثر افراد با ثروتهای کمتر از این مولتی میلیاردرها به این موضوع اعتقاد دارند که یکی از دلایل اصلی چنین موفقیتی در بهرهبردن از یک سری استراتژیهای سرمایهگذاری سرّی نهفته است. با این حال، به نظر ما دلیل بدست آوردن این همه ثروت فقط این مورد نیست بلکه آنها به خوبی میدانند که پولشان چگونه باید برایشان کار کند و از ریسکهایی که در مقابلشان قرار دارد نیز به طور کامل اطلاع دارند.
به قول وارن بافت، قانون شماره یک سرمایهگذاری این است که پولتان را از دست ندهید. مولتی میلیاردرها افراد مرموزی نیستند و البته از رمز و رازهای مخفیانه سرمایهگذاری نیز بهره نمیبرند. بلکه، اشتباهات ساده سرمایهگذاری را میشناسند و سعی میکنند از آنها بر حذر باشند. در حقیقت، بسیاری از این اشتباهات یک دانش عمومی و رایج هستند حتی در میان سرمایهگذارانی که آنچنان هم ثروتمند نیستند. در ادامه به بزرگترین اشتباهات سرمایهگذاری که مولتی میلیاردرها از آن پرهیز میکنند میپردازیم:
1. اینکه تصمیم بگیرند فقط در ایالات متحده و اروپا سرمایهگذاری کنند
از آنجاییکه کشورهای توسعهیافته نظیر ایالات متحده و اعضای اتحادیه اروپا، بیشترین امنیت سرمایهگذاری را ارائه میدهند، اما مولتیمیلیاردرها به فراتر از مرزها چشم دوخته و به دنبال بازارهای نوظهور و در حال رشد در دیگر کشورهای دنیا هستند. برخی از بهترین کشورهایی که سرمایهگذاران ثروتمند بسیاری را جلب خود کردهاند عبارتند از: اندونزی، چین و سنگاپور. البته سرمایهگذاران شخصی میبایست خودشان تحقیقات بازار را انجام دهند و تشخیص دهند که آیا این بازارها با پرتفوی سرمایهگذاری و استراتژیهای کلی آنان تناسب دارد یا خیر.
2. اینکه تصمیم بگیرند فقط بر روی داراییهای نامشهود سرمایهگذاری کنند
وقتی سخن از سرمایهگذاری و استراتژیهای سرمایهگذاری به میان میآید، اولین چیزی که به ذهنمان میرسد سهام و اوراق قرضه است. صرفا به این دلیل که این روش نقدینگی بسیار بالایی دارد و هزینه ورود آن پایین است، به این معنا نیست که این نوع از سرمایهگذاری همیشه بهترین نوع نیز میباشد.
در عوض مولتی میلیاردرها به خوبی از ارزش داراییهای فیزیکی آگاهی دارند و بخشی از پولشان را به آنها اختصاص میدهند. افراد فوق ثروتمند بر روی چیزهایی نظیر املاک شخصی و تجاری، زمین، طلا و حتی آثار هنری سرمایهگذاری هنگفتی میکنند. با این حال سالیان سال است که سرمایهگذاری بر روی زمین و املاک، هنوز هم در صدر سرمایهگذاری متمولین قرار دارد و دلیل اصلی آن هم تعادل در نوسانات بازار سرمایه است. هر چند سرمایهگذاری در داراییهای فیزیکی دارای اهمیت فراوانی است، اما آنان همواره سرمایهگذاران خرد را از این کار بر حذر میدارند و توجیه آنها نیز این است که چنین داراییهای مشهودی فاقد نقدشوندگی سریع بوده و دارای نقطه قیمتی سرمایهگذاری بالایی هستند.
با این حال بر اساس گفتهها و عملکردهای مولتی میلیاردرها، مالکیت داراییهای غیرنقدی، به خصوص آنهایی که با بازار همبستگی ندارند، برای هر پرتفوی سرمایهگذاری دارای سود و مزیت هستند. این داراییها آنچنان نسبت به نوسانات بازار حساس نیستند و سودشان در بلندمدت عاید سرمایهگذاران خواهد شد. برای مثال حساب وجوه موقوفه دانشگاه Yale، اقدام به پیادهسازی یک استراتژی کرد که در میان آن داراییهای فیزیکی غیرهمبسته نیز دیده میشد و توانست بین ژوئن 2006 و ژوئن 2016، سود میانگین 8.1% در سال را پرداخت کند.
3. اختصاص 100% سرمایهگذاری به بازارهای عمومی
مولتی میلیاردرها به خوبی میدانند که ثروت واقعی از بازارهای خصوصی حاصل میشود نه بازارهای عمومی و رایج. آنها بخش اعظمی از ثروت ابتدایی خود را از کسبوکارهای خصوصی و اغلب از طریق مالکیت مستقیم کسبوکار یا به عنوان سرمایهگذار فرشته (Angel Investor) در شرکتهای خصوصی به دست آوردهاند. برای مثال صندوقهای وقف بزرگ همانند آنهایی که دانشگاه Yale و Stanford را اداره میکنند، از سرمایهگذاری در سهام خصوصی برای ایجاد سودهای بالا و افزایش تنوع صندوقشان بهره میبرند.
4. چشم و همچشمی کردن
مولتی میلیاردرها هیچ اعتقادی به چشم و همچشمی کردن ندارند. بسیاری از سرمایهگذاران خرد همواره به دنبال این هستند که رقبایشان در حال انجام چه کاری هستند و آنها نیز سعی میکنند از استراتژیهای سرمایهگذاری آنها تقلید کرده و یا از آنان پیشی بگیرند. با این حال، باید دقت داشته باشید که گرفتارنشدن در چنین رقابتی یکی از نکات اصلی خلق ثروت شخصی است.
مولتی میلیاردرها به خوبی از این موضوع آگاهند و پیش از آنکه بخواهند نسبت به سرمایهگذاری اقدام کنند، اهداف شخصی خود را تعیین کرده و یک استراتژی بلندمدت برای رسیدن به ثروت برای خود ترسیم میکنند. آنها در برنامههایشان تعیین میکنند که در 5، 10 یا 20 سال آینده و حتی فراتر از آن قرار است در چه جایگاهی قرار داشته باشند. مهمتر از همه این است که آنها به استراتژیای که باعث دستیافتن به اهدافشان شود به شدت پایبند خواهند بود. مولتیمیلیاردرها به هیجوجه خودشان را درگیر رقابتهای بیحاصل نمیکنند و با این کار خودشان را از بحرانهای اقتصادی برحذر داشته و همواره در مسیر پیشرفت قرار دارند.
علاوه بر این، آنها به خوبی میدانند که هیچگاه نباید ثروتشان را با دیگران مقایسه کنند. این تلهای است که بسیاری از افراد غیرثروتمند به آن گرفتار میشوند. آنها هیچگاه اقدام به خرید یک لکسوس آخرین مدل نمیکنند فقط به این بهانه که همسایهشان نیز چنین ماشینی را خریده است. در عوض بر روی چیزی سرمایهگذاری میکنند که مطمئن هستند ثروتشان را چند برابر میکند. سپس وقتی به آن حد از ثروتی که مدنظرشان بود رسیدند، آنگاه به خود اجازه میدهند که هر ماشین یا کالای لوکس دیگری را بخرند.
5. عدم توانایی در متعادلسازی مجدد سبد سرمایهای شخصی
ادبیات مالی در کشوری چون آمریکا یکی از مشکلات بزرگ به حساب میآید، ولی با این حال کسی را نمیتوانید پیدا کنید که با متعادلسازی مجدد سبد سرمایهای شخصی خود مشکلی داشته باشد. سرمایهگذاران با متعادلسازی پیوسته میتوانند این اطمینان را حاصل کنند که سبد کالایشان به اندازه کافی دارای تنوع بوده و به موضوعات مختلف اختصاص داده شده است. با این حال حتی اگر برخی از سرمایهگذاران دارای اهداف تخصیصی خاصی باشند، باز با این حال در متعادلسازی مجدد آنها دچار مشکل هستند و در سبد سرمایهای آنها به یک موضوع اهمیت بسیار بیشتری داده شده است.
برای افرادی مثل مولتی میلیاردرها متعادلسازی سبد سرمایهای یکی از کارهای ضروری به حساب میآید. آنها معمولا این کار را به صورت ماهیانه، هفتگی و حتی روزانه انجام میدهند اما همه مولتی میلیاردرها این کار را بر یک مبنای زمانی منظم حتماً انجام میدهند. برای آن دسته از افرادی که وقت چنین کاری را نداشته یا هزینه استخدام فردی برای انجام این کار را ندارند، این امکان وجود دارد که پارامترهای متعادلسازی خود را با یک شرکت سرمایهگذاری و بر مبنای قیمت داراییهایشان تنظیم کنند.
6. از قلمانداختن استراتژی پسانداز از طرح مالی
سرمایهگذاری اولین راه برای تبدیلشدن به یک مولتی میلیاردر است اما اکثر افراد از اهمیت استراتژی پسانداز به طور کلی غافل میمانند. اما از سوی دیگر یک مولتی میلیاردر به خوبی میداند که یک طرح مالی یک استراتژی دوگانه است: آنها هوشمندانه سرمایهگذاری میکنند و هوشمندانه پسانداز.
افراد ثروتمند با این روش بر روی افزایش ورودی جریان نقدینگی و نیز کاهش خروجی جریان نقدینگی ثروت کلی خود تمرکز میکنند. شاید پیش خود فکر کنید که بعید به نظر میرسد که یک مولتیمیلیاردر فردی باشد که پسانداز هم بکند، اما این را بدانید که آنها به خوبی میدانند که اگر پایینتر از حد توقعات خود زندگی کنند، در مدت زمان بسیار کوتاهتری به سطح درآمدی موردنظرشان دست پیدا میکنند.