چگونه می‌توانید یک مدیر عامل شوید؟ آیا برای رسیدن به این عنوان معتبر، یک نقشه مشخص وجود دارد؟ چه ویژگی‌های حرفه‌ای و شخصی برای این موقعیت لازم است؟ از لحاظ فنی، هر کسی می تواند پست مدیر عامل را پر کند، اما معمولا افرادی که به نوعی خود را متمایز کرده‌اند و ویژگی‌های رهبری قوی دارند، کار را بدست می‌آورند.

تحصیلات مورد نیاز برای مدیر عامل

هیچ قانونی وجود ندارد که مدیر عامل حتما باید در کالج شرکت کرده باشد و یا مدرک کارشناسی ارشد داشته باشد. با این حال، این روزها تعداد کمی از افراد بدون تحصیلات در شرکت‌ها پیشرفت می‌کنند.

چرا تحصیلات بسیار مهم است؟ پاسخ ساده‌ای به این سوال وجود ندارد. با این حال، تکمیل دوره‌های دانشگاه، آَشنایی با تعدادی از رشته ها را فراهم می‌کند. همچنین این دوره زمانی برای فکر کردن، تعامل و به اشتراک گذاشتن ایده‌ها با دیگران است، که همه این‌ها تجربیات ارزشمندی برای یک مدیر عامل هستند، البته که این مهارت‌ها را می‌توان در جای دیگر نیز به دست آورد. مدرک تحصیلی از موسسات عالی رتبه گاهی اوقات اعتبار بیشتری را به دلیل رقابت موجود در این موسسات، به همراه دارد.

برخی از مدیران بزرگ با مدرک تحصیلی از دانشگاه‌های معتبر عبارتند از:

  • مگ ویتمن، مدیر عامل سابق – (eBay (EBAY – کارشناسی از پرینستون، مدرک کارشناسی ارشد از دانشگاه هاروارد
  • جان بگل، مدیر عامل سابق – The Vanguard Group – کارشناسی از پرینستون
  • روبرتو گویزوتا، مدیر عامل – شرکت کوکا کولا (KO) – کارشناسی از ییل

بسیاری از مدیران عامل مدرک کسب و کار دارند. این مدرک می‌تواند در اقتصاد، مدیریت، مالی یا یک رشته مرتبط با کسب و کار باشد. با این حال، بسیاری از مدیران برجسته و شناخته شده، اخراج شده و یا هرگز به کالج نرفته اند:

  • ریچارد برانسون، بنیانگذار و مدیر عامل شرکت Virgin Group
  • مایکل دل، موسس و مدیر عامل شرکت (Dell Computer (DELL
  • بیل گیتس، بنیانگذار و مدیر عامل پیشین و رئیس مایکروسافت (MSFT)

صفات شخصیتی یک مدیر عامل

داشتن مدرک از مدرسه عالی و دانشی استثنایی از صنعتی که شرکت در آن عمل می‌کند، ویژگی‌هایی عالی هستند. با این حال، این ویژگی‌ها به خودی خود تضمین نمی‌کنند که فرد در شرکت پیشرفت خواهد کرد. صفات شخصیتی همچنین در توانایی فرد در دستیابی به موقعیت مدیر عامل نقش دارند. به طور معمول، مدیران عامل این ویژگی‌ها را دارند:

  • ارتباط اجتماعی خوب، کارگزار و مدیر
  • برون‌گراهایی که مشتاق هستند بروند و داستان شرکتشان را بگویند
  • قادر و مایل به ارائه دیدگاه و استراتژی منسجم برای کارکنان هستند
  • قادر به کسب احترام است

جک ولش، رئیس سابق و مدیر عامل شرکت جنرال‌الکتریک (GE) یک نمونه عالی از یک برون‌گرا بود که به عنوان مهندس خرده‌پا کمپانی جنرال‌الکتریک توانست احترام کسب کند و بینش داشت. در همان حال، یک مقام بالا متوجه توانایی‌های او شد و باقی داستان را می‌دانیم.

تجربه مورد نیاز برای مدیر عامل

مدیر عامل

به طور کلی، یک فرد باید در زمینه فعالیت شرکت تجربه خوبی داشته باشد تا مدیر عامل شرکت شود. شغل مدیر عامل این است که بینش و مسیر را برای مسیریابی شرکت فراهم آورد، که بدون تجربه گسترده و دانش فنی در مورد خطرات بالقوه و فرصت‌هایی که برای شرکت پیش می‌آید، امری دشوار است.

سابقه مدیریتی در سطح ارشد، نیز به طور کلی یک الزام است. بالاخره، چگونه می‌توان انتظار داشت فردی شرکتی چند میلیون دلاری با صدها یا هزاران کارمند را اداره کند، مگر آنکه قبلا تجربه مدیریت و یا نظارت بر کارکنان دیگر را داشته باشد؟

مثالی خوب از کسی که از مراحل پایین پیشرفت کرده، جک ولش است که در سال 1960 به عنوان مهندس به جنرال‌الکتریک پیوست و به عنوان معاون رئیس کار کرد و در سال 1981 به مدیر عامل شرکت تبدیل شد. تا زمانی که به این موقعیت برسد، دیگر شرکت و چشم‌انداز آن خوب می‌شناخت.

اریک اشمیت، مدیر عامل سابق Novell و مدیر اجرایی شرکت الفبایی  (GOOG)، یکی دیگر از مدیران اجرایی با تجربه زیاد در زمینه خود است. اشمیت در اوایل کار خود در تحقیقات Bell Labs کار می‌کرد. او به عنوان مدیر فناوری ارشد درSun Microsystems کار کرده است. این تجربیات به او کمک کرد تا به سمت مدیر اجرایی برسد و امروز تبدیل به یک داستان موفقیت شود.

آندریا یونگ، مدیر عامل پیشین و مدیر محصولات آون (AVP) و اولین مدیرعامل زن در تاریخ این شرکت، بود. یونگ تجربه قابل توجهی در خرده‌فروشی دارد. پس از فارغ‌التحصیلی از پرینستون، او برای Bloomingdale کار کرد، جایی که او بخشی از برنامه آموزش کارآموز بود. بعد از آن، او در نیمن مارکوس، به عنوان معاون اجرایی کار کرد. هنگامی که او در نهایت به آون آمد، ابتدا به عنوان یک مشاور و سپس به سمت معاون اجرایی ارشد ترفیع گرفت، و در نهایت به سمت مدیر عامل رسید.

آن ملکاهی، مدیر عامل سابق (Xerox (XRX، مثال خوبی از کسی است که تجربه قابل توجهی در زمینه خود دارد. در اواسط دهه 1970، او به عنوان نماینده فروش آغاز کرد. او بعدها به عنوان معاون مدیر منابع انسانی کار کرد و بعد از آن به معاون ارشد شرکت کار کرد. همه این‌ها، حدود 25 سال پیش از آن بود که او به عنوان مدیر اجرایی مشغول به کار شود. تا آن زمان، او کسب و کار شرکت را به خوبی می‌شناخت.

خط آخر

اگر چه بعضی از افراد رهبر به دنیا می‌آیند، ولی بیشتر رهبران ساخته می شوند. تبدیل شدن به یک مدیر اجرایی سال ها سخت کار را می‌طلبد. تجربه گسترده در زمینه فعالیت شرکت مورد نیاز است. در نهایت، کسانی که راه خود را از یک سطح پایین در سازمان شروع کرده اند ممکن است مزیتی داشته باشند، زیرا آنها احتمالا شرکت را بهتر از هر شخص خارجی می شناسند.

 

+ There are no comments

Add yours