تولید ناخالص داخلی را در واقع اندازه گیری ورودی یا خروجی کل یک اقتصاد در نظر می گیرند اما این طور که پیداست تولید ناخالص داخلی نشان دهندۀ هزینه های کلی خدمات و کالاهای یک اقتصاد نیز می باشد. اقتصاد دانان هزینه های خدمات و کالاهای یک اقتصاد را به چهار بخش تقسیم می کنند: مصرف، سرمایه گذاری، خریدهای دولتی و صادرات خالص.

تأثیر این چهار بخش ها بر تولید ناخالص داخلی

1- مصرف کردن

مصرف کردن که با حرف C آن را می شناسند، مقداری است که مصرف کنندگان خانگی (نه کسب و کارها یا دولت) برای خدمات و کالاهای جدید هزینه می کنند. تنها استثنای این گروه خرید خانه است چرا که خرید منزل در دستۀ سرمایه گذاری قرار گرفته است. این دسته تمامی هزینه های مصرفی را بدون در نظر گرفتن داخلی یا خارجی بودن کالا و خدمات شامل می شود و مصرف کالاهای خارجی در دسته صادرات خالص اصلاح شده است.

2- سرمایه گذاری

سرمایه گذاری که آن را با حرف اختصار I میشناسند، مقداری است که خانه داران و کسب و کارها بر روی وسایلی هزینه می کنند که برای ساخت کالاها و خدمات بیشتر استفاده می شوند. معمول ترین راه سرمایه گذاری، سرمایه گذاری بر روی تجهیزات کسب و کار است اما باید این را هم در نظر داشته باشید که خریدن خانه توسط مصرف کنندگان خانگی نیز جزو دسته سرمایه گذاری برای اهداف تولید ناخالص داخلی محسوب می شود. مثل دسته مصرف کردن، هزینه های سرمایه گذاری را نیز می توان برای خرید سرمایه و دیگر وسایل برای سازندگان داخلی یا خارجی استفاده کرد و در بخش صادرات خالص اصلاح شده است.

لیست اموال نیز نوع دیگری از سرمایه گذاری به حساب می آید چرا که محصولاتی که تولید شده و به فروش نرفته اند به منزله محصولاتی هستند که توسط خود کارخانه تولید کننده خریداری شده اند. در نتیجه تجمع اموال سرمایه گذاری مثبت در نظر گرفته می شود و کسر لیست اموال به منزله سرمایه گذاری منفی می باشد.

3- خریدهای دولتی

علاوه بر مصرف کنندگان خانگی و کسب و کارها، دولت نیز می تواند کالاها و خدمات را مصرف کند و در تجارت ها و دیگر موارد سرمایه گذاری کند. این خرید های دولتی در محاسبات هزینه با حرف G نشان داده می شود. این نکته را باید در نظر داشته باشید که تنها هزینه های دولت در راستای تولید کالاها و خدمات در این دسته قرار می گیرند و انتقال پرداخت ها مثل هزینه های رفاهی و امنیت اجتماعی به عنوان خرید های دولتی با هدف تولید ناخالص داخلی نیست به این دلیل که انتقال پرداخت ها به طور مستقیم با تولید در ارتباط نیستند.

تولید ناخالص داخلی

4- صادرات خالص

صادرات خالص که با حروف (NX) نمایش داده می شوند، برابر با مقدار صادرات یک اقتصاد (X) منهای مقدار واردات همان اقتصاد (IM) می باشد که صادرات در واقع کالاها و خدماتی است که در داخل تولید شده اند و در خارج فروخته می شوند و واردات کالا و خدماتی هستند که توسط حارجی ها تولید شده اما در داخل کشور خریداری می شوند. به عبار دیگر:
NX = X – IM

صادرات خالص به دو دلیل یک بخش حیاتی در تولید ناخالص داخلی است. اول اینکه مواردی که به صورت داخلی تولید شده و به خارجی ها فروخته شده را باید جزء تولید ناخالص داخلی در نظر گرفت چرا که این صادرات نشان دهنده تولید داخلی هستند. دوم اینکه واردات نیز باید از تولید ناخالص داخلی کسر شوند چرا که آن ها نشان دهنده تولید خارجی می باشند اما می توانند به بخش های مصرف کردن، سرمایه گذاری و خرید های دولتی وارد شوند.

با کنار هم گذاشتن بخش های هزینه ها در کنار هم  یکی از شاخصه های شناخته شده اقتصاد کلان بدست می آید:

Y = C + I + G + NX

در این معادله، (Y) نشان دهندۀ تولید ناخالص داخلی واقعی -برای مثال خروجی، ورودی، یا هزینه های کالا و خدمات داخلی- و موارد سمت راست معادله نشان دهنده بخش های هزینه های لیست شده در بالا می باشند. در ایالات متحده، مصرف کردن بزرگترین بخش تولید ناخالص داخلی می باشد که بعد از خرید های دولتی و سپس سرمایه گذاری قرار دارند. صادرات جدید بیشتر منفی هستند چرا که دولت آمریکا معمولاً کالا وارد می کند.

+ There are no comments

Add yours