ما در این مقاله قصد داریم با بیان چهار روش به شما نشان دهیم که چگونه می توانید بدون در نظر گرفتن شرایط فعلی تان، به آزادی مالی دست پیدا کنید.
همچنین خواندن این مطالب به شما کمک می کند تا یاد بگیرید در چه زمانی، کجا و با چه کسی همکاری نمایید. به طوری که تا زمانی که زندگی می کنید کاری برای انجام دادن داشته باشید و هیچ زمانی بازنشسته نشوید.

چهار مورد از روش های به دست آوردن استقلال و آزادی مالی

1- تعادل بین درآمد و هزینه ها

به یاد داشته باشید که تا زمانی که بیش تر از میزان درآمد خود، هزینه می کنید، به آزادی مالی دست پیدا نخواهید کرد. بنابراین حدی از صرفه جویی را، جدا از هزینه های واقعی و لازم زندگی، برای خود مد نظر قرار دهید.
برای این کار لازم است مقدار مبلغ مورد نیاز جهت هزینه های زندگی را جدا نموده، متناسب با اهداف مالی خود مبلغی را پس انداز نمایید و مابقی درآمد خود را صرف مهمانی، مسافرت و هر آنچه که دوست دارید و باعث خوشنودیتان می شود، نمایید.

 تعادل بین درآمد و هزینه ها

 

2- کسب و کار خود را آغاز نمایید.

هر چه میزان ارزش آفرینی شما برای دیگران بالاتر رود، میزان درآمد شما نیز بیشتر خواهد شد. با آغاز کسب و کار خود می توانید به ماکزیمم ارزش ایجاد شده رسیده و میزان بهره وری شخصی خود را بالا ببرید.
زمانی که برای شرکتی کار می کنید، در واقع در حال ارزش آفرینی برای مدیر و شرکت هستید. به میزانی که فعالیت شما ارزشمند باشد، درآمد شما نیز بیشتر خواهد بود. در این حالت شما به هیچ عنوان روی کلیت امور کنترل نداشته و تنها برای افزایش ارزشمندی خود می توانید به فکر تقویت نقاط قوت و ارزش آفرینی شخص باشید. در این حالت شما در محدوده ای قرار دارید و تا میزان محدودی اجازه پیشرفت دارید.

بنابراین در صورتی که احساس می کنید در تگنا هستید و نیاز به آزادی مالی بیشتری دارید می بایست تکیه کردن به دیگران را فراموش کرده و به فکر ایجاد کسب و کار شخصی باشید. با ایجاد کسب و کار شخصی انتخاب می کنید که در چه جایگاهی هستید و چگونه زمان خود را سپری می کنید.
تنها مشکل و عیب بزرگ داشتن کسب و کار شخصی این است که شما همیشه و همیشه مسئول تمامی امور هستید. بدین صورت که نمی توانید همانند کارمندهای شرکت های دولتی یا خصوصی تنها بین ساعات 9 تا 5 بعد از ظهر کار کرده و بعد از آن کل کار و مشغله های مربوط به آن را فراموش کنید.

کسب و کار خود را آغاز نمایید.

نکته قابل توجه در این جا معنای واقعی ارزش است.
ارزش به معنای ارائه چیزهای مختلف به افراد مختلف است. این همان چیزی است که آنها نیاز داشته و مدام درخواست می کنند. ارزش می تواند به شکل یک جسم مثل غذا و موبایل باشد یا می تواند خدماتی از جمله مشاوره و تفریحی را در بر بگیرد.
به نظر من، بهترین کسب و کارها آنهایی هستند که بتوانند مشکل و دغدغه ای از مردم را حل کنند. اگر واقعاً بتوانید این کار را انجام دهید و مشکل و نیاز مشتری را رفع نمایید، مشتری ها مکرراً به شما رجوع کرده و مراجعه کنندگان جدیدی نیز برای شما به وجود خواهد آمد.

بنابراین اگر در زندگی با مشکلی رو به رو شدید که برای رفع آن راه حل جدیدی داشتید و از آن استفاده کرده و به نتیجه رسیدید، می توانید آن را در اختیار دیگران قرار دهید تا آنان نیز بتوانند با استفاده از ایده شما مشکل خود را رفع نمایند. بدین منظور به راحتی می توانید افراد همانند خود را در فضایی همچون اینترنت پیدا کرده و ایده خود را مطرح نمایید.

در صورتی که در حال انجام کاری به صورت دائم هستید می توانید ایده مورد نظر خود را با صرف پول بسیار کم و به صورت پاره وقت اجرا نمایید و بررسی کنید که برای ایده فوق بازار و مشتری درخواست کننده ای وجود خواهد داشت یا خیر. این امر به شما کمک می کند تا توانایی کارافرینی و مدیریت خود را بسنجید.

در هر صورت به یاد داشته باشید که رشد هر گونه کسب و کاری زمان بر بوده اما در صورتی که طبق اصول و استراتژی درست چیده شود می توان شما را به اهداف مالی و آزادی مالی برساند.

3- از اجاره گرفتن تا اجاره دادن برای زندگی

 از اجاره گرفتن تا اجاره دادن برای زندگی / آزادی مالی

شما می توانید بخشی از درآمد خود را از طریق اجاره دادن آپارتمان شخصی خود به شخص دیگری، به دست آورید و این در حالی است که خود شما در آپارتمان اجاره ای دیگری در حال سکونت هستید.

هرچند این اتفاق بسیار نادر بوده اما جالب است که بدانید این امر بسیار ارزان تر از حالتی است که شما خانه ای خریده و قصد سکونت شخصی در آن را دارید. چرا که زمانی که خانه ای اجاره می کنید، مطابق با شرایط فعلی تان خانه ای با متراژ مناسب را انتخاب می کنید، که بدین وسیله مبلغ اجاره پایین تری می پردازید و به همان نسبت هزینه کمتری صرف خرید لوازم خانگی و مبلمان می کنید و مبلغ مازاد را می توان صرف بازسازی خانه خود برای مستاجر جدید کرد.

این در حالی است که زمانی که به قصد سکونت شخصی، خانه ای می خرید پول بیشتری را صرف خرید بهترین ها و مجهزترین وسایل برای تکمیل آن می کنید و این امر باعث می شود اهداف مالی و صرفه جویی را نادیده بگیرید.
بنابراین بهتر است برای داشتن آزادی مالی خانه خریداری شده خود را به شخص دیگری اجاره داده در حالی که خود در خانه ای اجاره ای سکونت دارید.
حتی می توان در زمان سفر و مهاجرت نیز بدون اینکه به دنبال فرصت خوب برای فروش خانه و پیدا کردن فرد مناسبی برای خرید خانه باشید، خانه خود را اجاره دهید.

مثال شخصی:

در سال 2013، از شغلی که داشتم استعفا دادم و به سراسر استرالیا و آسیای جنوب غربی به مدت یک سال سفر کردم در حالی که از آپارتمان اجاره داده شده ام ماهانه درآمدی داشتم.

پیاده سازی این استراتژی بسیار آسان است. با این حال برای به دست آوردن بهره بالا از این کار، لازم است با اصولی در این باره آشنا باشید.
سرمایه گذرای املاک و مستغلات دارای صدها اهرم بوده که می توان آن ها را تنظیم نمود و این امر نیاز به دانش و تجربه دارد. در صورتی که به درستی استراتژی آن را پیاده سازی نمایید، درآمد خوبی برای شما به همراه خواهد داشت و شما تنها کمی نیاز به مدیریت آن دارید. از سرمایه گذاری های گول زننده به دور باشید که هر چند ممکن است در کوتاه مدت سود قابل توجه ای برای شما داشته باشد اما در دراز مدت جریان نقدی منفی به همراه خواهد داشت.

4- حق امتیاز اختراع

حق امتیاز اختراع / آزادی مالی

اگر ایده ارزشمند و مفیدی داشته باشید و بتوانید آن را در خط تولیدی محصول خاصی در کارخانه به کار برده و با محصولی ادغام نمایید، این تضمین وجود دارد که تا 20 سال آینده از جریان درآمدی منفعلی برخوردار خواهید بود.

شاید در مرحله ای از زندگی قرار داشته باشید که نیاز به تضمین آینده خود و تضمین شغل و درآمد فعلی خود دارید و ممکن است هنوز به مرحله ایجاد کسب و کار شخصی نرسیده یا ایده خاصی برای پروراندن کسب و کار شخصی ندارید.

اما در کنار تمامی این موارد به دنبال آزادی مالی و تضمینی برای درآمد خود هستید. در همین حین ممکن است مساله ای وجود داشته باشد و شما با راه حل و ایده پیشنهادی بتوانید آن را رفع نمایید. این ایده می تواند صرفا یک ایده سخت افزاری، یک روش عملکرد خاص، نسخه جدیدی از محصول یا هر چیز دیگری اما همراه با خلاقیت باشد.
بنابراین به یاد داشته باشید که ایده شما حتما نباید تمام دنیا را دگرگون سازد تا بتوان آن را عملی کرد. کافی است در ایده مطرحی خود کمی خلاقیت داشته باشید.

سپس می توانید مطابق با دستور العمل ها و قوانین مربوط به کشوری که در آن زندگی می کنید و یا شرکت و کارخانه ای که قرار است ایده شما را عملی کنند، وارد عمل شوید.

به طور مثال در کشور آلمان، شما می بایست اختراع خود را به کارفرما پیشنهاد دهید. اگر اختراع شما برای شرکت مفید باشد، مدیریت شرکت مجوز آن را از شما گرفته و از پرونده ثبت اختراع شما مراقبت می کند. سپس می توانید از آن پس درآمدی بابت فروش هر محصولی که توسط اختراع شما فروخته می شود دریافت نمایید.

به همین منظور در بالا ذکر شد که برای این کار بهتر است که ایده خود را با یک خط محصول جدید ادغام نمایید تا به سود قابل توجهی دست پیدا نمایید.
روند کلی این امر می بایست مطابق با اصول پیش رفته، ایده شما قابلیت اجرایی شدن را داشته باشد و از لحاظ تکنولوژی قابل پذیرش باشد. بدین منظور لازم است ایده خود را به بهترین نحو ارائه دهید تا مورد استقبال قرار گیرد.

این استراتژی برای به دست آوردن آزادی مالی، بهترین نوع برای شرکت هایی است که در صدد توسعه محصولات خود جهت استفاده های صنعتی می باشند. به جز محصولات مصرفی، کالایی که بتوان طی مدت بالا و 20 ساله از آنها استفاده نمود و در خدمت بشریت قرار بگیرند در این دسته قرار دارند. محصولاتی که چرخه عمرشان طولانی بوده و بتوان از آنها استفاده طولانی مدت نمود.

+ There are no comments

Add yours