برآورد اندازه اقتصاد یک کشور شامل چندین عامل کلیدی مختلف است، اما ساده ترین راه برای تعیین اندازه اقتصاد، مشاهده تولید ناخالص داخلی (GDP) است که نرخ خرید و فروش کالاها و خدمات تولید شده توسط یک کشور را تعیین می کند.
برای تعیین اندازه اقتصاد، می بایست تولیدِ هر گونه کالا یا خدمات در یک کشور، از تلفن های هوشمند و اتومبیل گرفته تا موز و تحصیلات دانشگاهی محاسبه و سپس در قیمت هایی که هر محصول فروخته می شود، ضرب شود. به عنوان مثال، در سال 2014، تولید ناخالص داخلی ایالات متحده 17.4 تریلیون دلار بود، که به عنوان بالاترین تولید ناخالص داخلی در جهان محسوب گردید.
تولید ناخالص داخلی
یکی از روش های تعیین اندازه اقتصاد و قدرت اقتصادی یک کشور، تولید ناخالص داخلی (GDP) اسمی است. واژه نامه اقتصادی، تولید ناخالص داخلی را به صورت «نرخ خرید و فروش تمامی کالاها و خدمات تولید شده توسط نیروی کار و مالکیت» برای یک منطقه معمولا یک کشور تعریف می کند. این مقدار معادل با محصول ناخالص ملی منهای ورودیِ درآمد خالص نیروی کار و مالکیت خارج از آن می باشد.
تولید ناخالص داخلی اسمی نشان می دهد که تولید ناخالص داخلی به یک ارز پایه (معمولا دلار آمریکا یا یورو) در نرخ های ارز بازار تبدیل می شود. بنابراین نرخ همه چیزهایی که در کشور تولید شده را با قیمت های حاکم در آن کشور محاسبه کنید، سپس با نرخ های ارز بازار به دلار آمریکا تبدیل نمایید.
در حال حاضر، طبق این تعریف، به لحاظ اندازه اقتصاد، کانادا هشتمین و اسپانیا نهمین اقتصاد بزرگ در جهان به شمار می روند.
روشهای دیگر محاسبه GDP و قدرت اقتصادی
روش دیگر محاسبه تولید ناخالص داخلی به منظور تعیین اندازه اقتصاد، در نظر گرفتن اختلاف بین کشورها به دلیل توازن قدرت خرید است. سازمان های مختلفی از جمله صندوق بین المللی پول (IMF) و بانک جهانی وجود دارند که تولید ناخالص داخلی (PPP) را برای هر کشور محاسبه می کنند. این ارقام برای تفاوت در تولید ناخالصی محاسبه می شود که ناشی از ارزش گذاری های متفاوت کالا یا خدمات در کشورهای مختلف است.
برای برآورد اندازه اقتصاد، تولید ناخالص داخلی می تواند بر اساس معیارهای عرضه یا تقاضا نیز تعیین شود که در آن می توان نرخ کلی اسمی کالا یا خدمات خریداری شده یا تولید شده در یک کشور را محاسبه نمود. در مورد اول، یعنی عرضه، میزان تولید بدون توجه به محلی که کالا یا خدمت در آن مصرف می شود، محاسبه می گردد. دسته بندی های موجود در این مدل عرضه ی تولید ناخالص داخلی شامل کالاها، خدمات، موجودی ها و سازه های ماندگار و غیرماندگار می باشد.
در مدل دوم، یعنی تقاضا، تولید ناخالص داخلی بر اساس تعداد کالاها یا خدماتی که مردم یک کشور از کالاها یا خدمات همان کشور خریداری می کنند، تعیین می گردد. چهار نوع تقاضای اولیه وجود دارد که هنگام تعیین این نوع تولید ناخالص داخلی مورد توجه قرار می گیرد: مصرف، سرمایه گذاری، هزینه های دولتی و هزینه های مربوط به صادرات خالص.