سرمایه گذاران خرد کنترل کاملی بر زمان سرمایه گذاری و زمان خارج کردن پول خود دارند. اما بطور مثال مدیران صندوقهای سرمایه گذاری به طور مطلق هیچ کنترلی بر جریان پول ندارند.
برخی سرمایه گذاران خرد علاقه چندانی به بازر سهام ندارند زیرا چنین تصور میکنند که بازیکنان بزرگ از همۀ مزایا برخوردار هستند. چنین طرز فکری از شایعاتی در زمینه داد و ستد فراوان، معامله گران نفوذی، دستکاری قیمتها، منابع سرشار مالی و سایر اقدامات شرورانه بازیگران بزرگ نشأت میگیرد.
مطمئناً بازار بی عیب نیست و کلاهبرداریهایی روی میدهد. اما همچنان برای خلق ثروت بهترین امکان است. حتی اگر درگیر یک کلاهبرداری شوید و ۱۰۰ درصد ضرر کنید، میتوانید چندین برابر این ضرر را جبران کنید. نگاهی سریع به آمار بلومبرگ در سال جاری به ما میگوید که ۱۱۶ سهم در بازار آمریکای شمالی بیش از ۱۰۰ درصد بازدهی داشتهاند.
در این مطلب برای کمک به سرمایه گذاران خرد به دلایل ارائه شده از سوی یک مدیر سابق صندوق سرمایه گذاری میپردازیم که چرا شما بعنوان یک سرمایه گذار خرد در عمل نسبت به بازیگران بزرگ (بیگ بویز) برتری دارید.
شما هیچ مشکلی با جریان پول ندارید
به عنوان مدیر صندوق، یکی از بزرگترین چالشها نحوه کنترل جریان پول به صندوق و خروج آن است. مطمئناً وقتی بازارها قوی هستند پول بیشتری وارد میشود و این نقدینگی باید هزینه شود. اما مشکل بزرگتر زمانی است که پول از صندوق شما خارج میشود. این اتفاق همیشه با افت بازار رخ میدهد. بازخریدهای صندوق باید محقق شود. اگر برداشتی زیادی داشته باشید مجبور به فروش سهام در یک بازار وحشت زده میشوید. چنین رویکردی هرگز برای عملکرد یک صندوق خوب نیست و من هنوز کابوسهایی در مورد تلاش برای پاسخگویی به درخواست ابطالها در افت سال ۲۰۰۸ بازار دارم. در آن مقطع هیچ فردی خریدار نبود اما بسیاری از سرمایه گذاران میخواستند سرمایهشان را از بازار خارج کنند. اما به عنوان یک سرمایه گذار خرد شما هرگز چنین مشکلی ندارید و در بیشتر مواقع کنترل کاملی بر زمان سرمایه گذاری و زمان خروج پول خود دارید. ممکن است برای خرید نیاز به پول داشته باشید اما باز هم کنترل روند کار را بعهده دارید. مدیران صندوق به طور مطلق هیچ کنترلی بر جریان پول ندارند.
شما کمیسیون کمتری دارید
کمیسیون معاملات همچنان به روند نزولی خود ادامه میدهد و در بعضی کشورها این نرخ به صفر هم رسیده است. با این حال این کمیسیون برای صندوقها اغلب معادل یک درصد به ازای هر سهم یا بیشتر است. وقتی میلیونها سهم را معامله میکنید این کارمزد میتواند مبلغ قابل توجهی شود! اما بیشتر سرمایه گذاران خرد در صورت که کارگزاری یک درصد از قیمت سهم را بعنوان کارمزد طلب کند آن کارگزاری را تغییر میدهند.
شما (امروزه) اطلاعاتی دقیقاً مشابه بازیگران بزرگ بازار دارید
هرچه تجربه بیشتری به عنوان مدیر صندوق کسب کردم در کمتر جلساتی با صاحبان صنایع شرکت کردم. چطور؟ به دنبال قوانین جدید افشای اطلاعات، مدیران شرکتها بسیار محافظه کار شدهاند. آنها کاملاً در مورد افشای اطلاعات دچار پارانویا هستند زیرا نمیتوانند چیزی را که به طور گسترده افشا نشده به یک سرمایه گذار عمده بگویند. نتیجه: جلسات سرمایه گذاران با گذشت زمان بسیار کم کاربرد شدهاند. امروزه شما به عنوان یک فرد اطلاعاتی تقریباً مشابه با تمام بازیگران بزرگ دارید. مطمئناً مدیران صندوق میتوانند به چشم صاحبان صنایع نگاه کنند و حسی نسبت به اوضاع یک شرکت داشته باشند. اما بسیاری از مدیران ترجیح میدهند تا اعداد بجای آنها سخن بگویند. بنابراین سرمایه گذاران خرد همان اطلاعات مالی بازیگران بزرگ بازار را در اختیار دارند.
هنگام خرید و فروش هیچ تأثیری از بازار نمیگیرید
وقتی یک مدیر صندوق سفارش خرید مثلاً یک میلیون سهم از شرکتی را میدهد آگاه است که خرید با قیمت فعلی آن سهم دشوار است. خرید بزرگ، طبیعتاً باعث رشد قیمت سهم میشود. فرض کنید سهمی به قیمت ۱۰ دلار باشد. به عنوان مدیر، باید آن سهم را به قیمت ۱۰.۵۰ دلار یا حتی ۱۱ دلار هم بخرید زیرا این مبلغی است که احتمالاً باید برای بدست آوردن پوزیشن مورد نظر خود پرداخت کنید. این حرکت قیمت بازده سرمایه گذاری شما را محدود میکند. اما سرمایه گذاران خرد نیازی به مقابله با این موضوع ندارند. شما میخواهید هزار سهم بخرید. اگر آن را با قیمت ۱۰.۰۰ دلار دریافت نکنید ممکن است با قیمت ۱۰.۰۱ دلار معامله کنید. این تفاوت قیمت و عدم تأثیر بازار در معاملات میتواند برتری قابل توجهی برای شما نسبت به بازیگران بزرگ بازار در پی داشته باشد.
شما رئیس ندارید
به عنوان مدیر صندوق، همه رئیس دارند. حتی اگر مدیرعامل باشید هم مشتریان رئیس شما هستند. وقتی رئیس شما یکی از گزینههایتان را زیر سوال میبرد دچار شک و تردید میشوید. اگر اشتباه کرده باشید یک احمق هستید که میبایست به حرف رئیس هوشمند خود گوش میدادید. ممکن است این امر باعث شود معاملاتی انجام دهید که ممکن است مایل به انجام آن نباشید. من به عنوان یک مدیر، رئیسهایی داشتهام که بر خلاف خواست من سهام فروختهاند. اما بدترین قسمت کار داشتن کمیته سرمایه گذاری است. کمیته سرمایه گذاری مرجعی است که باید تأییدیه کلیه معاملات خود را از آن دریافت کنید. اگر یک نفر از اعضای کمیته ایده شما را دوست نداشته باشد ممکن است نتوانید آن سرمایه گذاری را به سرانجام برسانید. این امر کاملا ناامید کننده است اما در صنعت و به ویژه در صندوقهای بازنشستگی، معمول است. حتی اگر اجازه خرید هم بگیرید ممکن است تشکیل جلسه کمیته سرمایه گذاری زمان ارزشمند قبل از خرید را هدر داده باشد. اما شما به عنوان یک سرمایه گذار خرد رئیسی ندارید. اگر بخواهید کاری انجام دهید آن را بدون تصویب کمیته، یا هر مرجع دیگری سامان خواهید داد.