زمانی که راجع به پول و سرمایه صحبت می شود کلمات زیر مهمترین استفاده را خواهند داشت. هر گروه از کلمات به هم مرتبط هستند و هر کلمه همراه یک جمله مثال برای مفهوم یادگیری بهتر آورده شده است. تمرین کنید تا در مباحث نوشتاری و بحث های روزمره در رابطه با پول از این کلمات استفاده کنید. اگر این لغات برایتان پیش پا افتاده هستند می توانید اصطلاحات مربوط به آن را بیاموزید.
بانکداری
حساب: من در بانک یک حساب پس انداز و حساب جاری دارم.
صورت حساب بانک: امروزه اکثر مردم صورت حساب های بانکی را به صورت آنلاین مشاهده می کنند.
ورشکسته: متأسفانه سه سال پیش تجارت ورشکسته شد
قرض گرفتن: او برای خرید ماشین مبلغی قرض گرفت.
بودجه: خیلی مهم است برای اینکه پس انداز کنید از بودجه تان پیروی کنید
وجه نقد: افراد ثروتمند پرداخت با وجه نقد را به کارت اعتباری ترجیح می دهند.
صندوقدار: صندوقدار می تواند برایتان ثبت کند.
چک: می توانم با چک پرداخت کنم یا ترجیحتان نقد است؟
کارت اعتباری: من می خواهم که با کارت اعتباری طی سه ماه پرداخت کنم
عابر بانک: امروزه اکثر مردم برای پرداخت هزینه های روزانه از عابر بانک استفاده می کنند.
واحد پول: من از زندگی در اروپا بسیار لذت می بردم زمانی که واحد های پول رنگارنگی وجود داشت.
بدهی: بدهی زیاد میتواند زندگیتان را خراب کند
واریز: باید به بانک بروم و چند چک را واریز کنم
قیمت ارز: امروزه قیمت ارز بسیار مطلوب است
نرخ سود: شما می توانید نرخ سود بسیار کمی برای این وام دریافت کنید
سرمایه: ایده بسیار خوبی است که در املاک سرمایه گذاری کنید
سرمایه: پیتر در چند سهام سرمایه گذاری کرد و سود خوبی هم به دست آورد
سرمایه گذاری: پیتر در چند سهام سرمایه گذاری کرد که وجه خوبی هم به جیب زد.
وام دادن: بانک ها به مشتریان واجد شرایط وام می دهند.
رهن- وام: اکثر مردم برای خرید خانه مجبور هستند وام مسکن بگیرند.
بدهی: من هنوز 3،000 دلار به بانک بدهی دارم.
پرداخت: رئیس در آخرین جمعه هر ماه به کارمندان خود حقوق پرداخت می کنند
ذخیره کردن: هر ماه ذخیره کنید تا روزی خوشحال شوید.
پس انداز: من پس انداز خود را در بانکی که سود بیشتری می دهد سپرده گذاری کردم
برداشت کردن: من می خواهم 500 دلار از حسابم برداشت کنم.
خریداری کردن
معامله کردن: در خرید ماشین جدیدم معامله بسیار خوبی کردم
صورت حساب: مبلغ صورت حساب تعمیرات 250 دلار شد.
قیمت: قیمت آن تیشرت چقدر شد؟
هزینه: آلیس مقداری هزینهء اضافی در این ماه داشت.
اقساط: شما می توانید طی 10 اقساط 99 دلاری پرداخت کنید.
قیمت: نگرانم که نتوانم قیمت ماشین را پایین آورم.
خرید: چه مقدار غذا از سوپر مارکت خریداری کردید.
کیف: او کیف پولش را در خانه جا گذاشته بود، پس من مبلغ ناهار را حساب کردم.
رسید – قبض: همیشه رسید ها (قبض) را در زمان خرید الکترونیک نگه داری کنید.
کاهش: امروز کاهش قیمت ویژه خواهیم داشت.
پس دادن – استرداد: دخترم از این شلوارها خوشش نیامد. میتوانم وجه پرداختیم را پس بگیرم.
خرج کردن: در ماه چه مقدار خرج می کنید؟
کیف: او 200 دلار از کیف پولش برای پرداخت شام درآورد.
درآمد
جایزه – پاداش: برخی از روسا در پایان سال پاداش می دهند.
درآمد: درآمد او در ماه برابر 100،000 در ماه است.
درآمد – سود: درآمد شرکت های ما از آن چه تصور می کردیم کمتر بود، پس رئیس به ما پاداش نداد.
درآمد: آیا درآمد مالی برای اظهار دارید؟
درآمد ناخالص: امسال درآمد ناخالص ما 12 درصد افزایش یافت.
درآمد خالص: هزینه های بسیاری داشتیم پس درآمد خالص ما کاهش یافت.
ترفیع: رئیسش به او ترفیع داد چراکه کارمند بسیار خوبی است.
حقوق: این شغل حقوق و مزایای بسیار خوبی دارد.
دستمزد – حق الزحمه: شغل های نیمه وقت تمایل به پرداخت دستمزد ساعتی دارند.
واگذاری پول
مجموعه: کلیسا مجموعه ای برای کمک به خانواده های فقیر اختصاص داد.
اهدا کردن: امروزه اهدا به خیریه بسیار حائز اهمیت است.
کمک مالی: شما می توانید با کسر مالیات به ما کمک مالی کنید.
هزینه: هزینه های معدودی وجود دارد که موظف به پرداخت آن هستید.
جریمه: به دلیل دیرکرد در پرداخت ها باید جریمه پرداخت کنم.
کمک هزینه: مدرسه برای انجام تحقیقات کمک هزینهء دولتی دریافت کرد.
درآمد مشمول مالیات: اکثر کشور ها درآمد مشمول مالیات دارند، اما تعداد معدود خوش شانسی درآمد مشمول مالیات ندارند.
ارث: او نیاز به کار ندارد چرا که سال گذشته ارث بزرگی به او رسیده است.
مستمری: اکثر افراد سالخورده با مقدار کم مستمری زندگی میکنند.
پول تو جیبی: بسیار مهم است که به فرزندانتان پول تو جیبی دهید.
اجاره: مبلغ اجاره در این شهر گران است.
بورس تحصیلی: اگر خوش شانس باشید برای حضور در دانشگاه بورس تحصیلی دریافت می کنید.
افعال
جمع زدن: حسابداری به درستی جمع نمی زند. بیایید دوباره حساب کنیم.
صعود/ نزول: قیمت های سهام 14 درصد صعود یافت.
از پس مخارج برآمدن: این روز ها اکثریت مردم به سختی از پس مخارجشان بر می آیند.
پس دادن: تام طی سه سال وام را پس خواهد داد.
پرداخت به: من هر ماه مبلغ اندکی به حساب بازنشستگی پرداخت می کنم.
کنار گذاردن: او برای خرید خانه 30،000 دلار کنار گذاشت.
تمام شدن: آیا تا به حال موجودیتان قبل از اتمام ماه تمام شده است؟
پس انداز کردن: من برای خرید یک ماشین جدید 10،000 دلار پس انداز کردم.
درخواست به منظور گرفتن وام: من درخواست وام کرده ام.
سایر لغات مربوط
سود: ما از این معامله سود خوبی کسب کردیم.
ملک – دارائی: ارزش ملک اکثر اوقات بالا می رود اگر به مدت طولانی نگه داشته شود.
ارزشمند: این نقاشی بسیار ارزشمند است.
هدر دادن پول: کشیدن سیگار هم برای سلامتی مضر است و هم سبب هدر دادن سرمایه می شود.
ثروت: به نظر من مردم مدت زمان زیادی را صرف تمرکز بر ثروت می کنند.
بی ارزش: متاسفانه، آن نقاشی بی ارزش است.
صفت های توصیفی
غنی: افراد غنی همیشه نمی دانند که چقدر خوش شانس هستند.
آس و پاس: به عنوان یک دانش آموز من همیشه آس و پاس بودم.
سخاوتمند: فرد سخاوتمند بیش از 5،000 دلار اهدا کرد.
تنگدست: می ترسم که پیتر در تنگدستی به سر برد. تا به حال نتوانسته کار پیدا کند.
خسیس: او خیلی خسیس است. او حتی یک هدیهء کوچک هم نمی خرد.
فقیر: شاید فقیر باشد اما بسیار خونگرم است.
مرفه: آن مرد مرفه چاق و تنبل شد.
ثروتمند: همه می خواهند که ثروتمند باشند، اما تعداد محدودی واقعاً پولدار هستند.
خساست: برای فرزندانت خساست به خرج نده.
ثروتمند: فرانک یکی از ثروتمندان این شهر است.
وضع مالی خوب: وضع مالی جنیفر خیلی خوب است و برای امرار معاش نیاز به کار کردن ندارد.
لغاتی که با کلمهء «پول» می آیند را یاد بگیرید و دایرهء لغاتتان را گسترش دهید.