در چند سال اخیر راهکارهای سرمایه گذاری جایگزین (Alternative Investment) اقبال بیشتری بین سرمایهگذاران پیدا کرده است و افراد و سازمانها به دنبال روشهای سرمایهگذاری غیر از خرید سهام و اوراق قرضه هستند.
راهکارهای جایگزین سرمایهگذاری از خرید و فروش ارزهای دیجیتالی گرفته تا حق مالکیت سنگهای معدنی، از تسویه ساختیافته گرفته تا جنگلداری و از گواهینامههای وصول مالیات گرفته تا اجاره برجهای مخابراتی همگی تحت شرایطی خاص و صحیح میتوانند گزینههای جذابی برای یک سرمایهگذاری مناسب باشند.
در این مقاله قرار است به چهار پرسش اساسی و مهم پاسخ دهیم:
- سرمایه گذاری جایگزین یا دارایی جایگزین به چه معناست؟
- نمونههایی از سرمایه گذاری جایگزین یا دارایی جایگزین چیست؟
- چرا سرمایهگذاران به دنبال سرمایه گذاری جایگزین یا دارایی جایگزین هستند؟
- معایب واردکردن سرمایه گذاری جایگزین یا دارایی جایگزین در پورتفوی متنوع چه میباشد؟
سرمایه گذاری جایگزین یا دارایی جایگزین به چه معناست؟
برای درک بهتر مفهوم دارایی جایگزین (Alternative Asset) شما باید با دو مفهوم اساسی دیگر با عنوان کلاسهای دارایی (Asset Classes) و تخصیص دارایی (Asset Allocation) آشنایی داشته باشید. به زبان ساده، یک کلاس دارایی نوعی از دارایی است که شامل مجموعه مشابهی از خصوصیات باشد.
از گذشته نیز چند نوع کلاس دارایی «اصلی» وجود داشت که یک فرد منطقی میتواند آنها را به سبد سرمایهگذاری خود اضافه کند. این کلاسها عبارتند از:
- پول نقد و معادل آن
- سهام
- اوراق قرضه
حالا چرا مسأله دارایی جایگزین اینقدر دارای اهمیت است؟ اگر بخواهیم سرمایهگذاری یا دارایی جایگزین را از یک منظر گستردهتر مدنظر قرار دهیم میتوان اینگونه بیان کرد که دارایی جایگزین چیزی است که در دستهبندی سنتی فوق قرار نمیگیرد. سرمایه گذاری جایگزین، سرمایهگذاری بر روی هر چیزی هست غیر از پول نقد، سهام یا اوراق قرضه.
نمونههایی از سرمایهگذاری یا دارایی جایگزین
البته فهرست سرمایهگذاریهای جایگزین بسیار گسترده است ولی برخی از متداولترین و مقبولترین گزینههای این نوع سرمایهگذاری به شرح زیر هستند هر چند این فهرست فقط به نمونههای زیر محدود نمیشود:
- املاک و مستغلات و تمام انواع آن شامل مالکیت مستقیم یک ملک، مشارکت محدود در یک ملک، سازمانهای توسعه املاک و REIT (تراست سرمایهگذاری املاک).
- مشارکت سهامی عام که میتواند مالکیت و اجرای هر چیزی را از خطوط نفت گرفته تا پارکهای موضوعی سرمایهبر بر عهده بگیرد
- گواهینامههای وصول مالیات
- دریافت سهام یا عضویت در کسبوکارهای سهامی خاص.
- کالا از قبیل فلزهای گرانقیمت نظیر طلا، نقره، پلاتین و پالادیوم و نیز نفت خام، گاز طبیعی، اتانول، ذرت، سویا، گندم، کاکائو، قهوه، شکر و آیتمهای بیشمار دیگر.
- زمین زراعی
- جنگل داری
- حق مالکیت سنگهای معدنی
- سرمایههای فکری نظیر حق مالیکت معنوی (کپیرایت)، حق مالکیت موسیقی، حق اختراع و نشانهای تجاری
- اجاره تجهیزات
- آثار هنری و مجموعهها
- سهام خصوصی
- سکههایی که ارزش بالایی دارند
- سرمایهگذاری خطرپذیر
- وام همتا به همتا
- صندوقهای پوشش ریسک (Hedge Funds)
- قراردادهای مستمر سالانه
- اعتبار مالیاتی
پیش از آنکه اقدام به سرمایه گذاری جایگزین با یکی از روشهای بالا کنید، حتما نسبت به مزایا و معایب آن آگاهی کامل داشته باشید.
مزایا | معایب |
|
|
چرا سرمایهگذاران به دنبال سرمایه گذاری جایگزین هستند؟
دلایل مختلفی وجود دارد که یک سرمایهگذار یا مدیر پورتفوی تمایل به افزودن سرمایه گذاری جایگزین به ترازنامه خود پیدا میکند.
در برخی موارد، پولی که از سرمایه گذاری جایگزین ناشی میشود میتواند نسبت به سرمایهگذاریهای سنتیتر، مالیات بسیار مطلوبتری را به صاحبان کسبوکار ارائه دهد. برای مثال اگر یک سرمایهگذار یا یک مشتری دارای مالیات زیان قابل انتقال به دورههای آتی یا اعتبار مالیاتی باشد میتواند آن را به یک نوع خاص از فعالیت یا منبع درآمد لحاظ کند.
در دیگر موارد، عوامل و شرایط خاصی که به یک کلاس دارایی مشخص در زمان سرمایهگذاری نسبت داده میشود میتواند آن کلاس دارایی را به شکل قابلتوجهی ارزانتر کند و به تبع آن را در طولانیمدت برای صاحب کسبوکار جذابتر کند. همین عامل باعث میشود که سرمایه گذاری جایگزین در دید صاحبان کسبوکار از دیگر روشهای سرمایهگذاری در بازار مطلوبتر به نظر آید. برای مثال در یک دوره زمانی بعد از رکود بزرگ آمریکا، سرمایهگذاران ثروتمند اقدام به خرید منازل مسکونی به شدت ارزانشده در شهرهایی چون میامی کردند.
گاهی اوقات، سرمایهگذار یا مشاوران وی دانشی عمیق یا مهارتی خاص در یک حوزه بخصوص دارند که باعث میشود سرمایه گذاری جایگزین برای آنها ملموستر شود. برای مثال، اگر یک کارآفرین باتجربه در صنعت نفت و گاز که منابع و صبر کافی برای بهرهبرداری از این صنعت عظیم را هم دارد، با استفاده از دانش و تجربهاش میتواند سود هنگفتی کسب کند.
در موقعیتهای دیگر، سرمایهگذاری یا کلاس دارایی جایگزین میتواند از لحاظ عاطفی یا فکری بیش از سایر کلاسهای دارایی توجه سرمایهگذار را به خود جلب کند. برای مثال، سرمایهگذاران موفق بیشماری وجود دارند که به شدت جذب سرمایهگذاری خطرپذیر (Venture Capital) شدهاند چون عمیقا عاشق فرایند شناسایی، سرمایهگذاری و کسب مالکیت استارتاپها و سازمانهای نوپای هستند.
البته سرمایهگذارانی نیز وجود دارند که علاقه چندانی به خرید سهام یا اوراق قرضه ندارند بلکه ترجیح میدهند بر روی املاکی که خود صاحب آنها هستند و به دست خودشان نوسازی کردهاند وام خودشان را بدهند. این کار برای آنها ملموستر است. زیرا با این کار احساس میکنند درک بهتری نسبت به سود و زیانهای بالقوه دارند.
جالب است بدانید که یک سری سرمایهگذار وجود دارند که علاقه خاصی به خرید حق انحصار آلبومهای موسیقی دارند، چه از طریق حراجی و چه از طریق مذاکره با صاحب اثر و یا حتی از طریق دریافت حق آلبوم از کسانی که در این صنعت ورشکست شدهاند. این گونه سرمایهگذاران به خوبی میدانند که چگونه میتوانند در این صنعت کار کنند و منافع طرفهای ذینفع را برآورده کنند.
و در آخر سرمایهگذاران جایگزین بسیار معروفی وجود دارند که اصطلاحاً به «حشره طلا» مشهورند. این دسته از سرمایهگذاران صاحب اندوختههای عظیمی از شمش طلا هستند. کسانی که در این گروه قرار میگیرند وسواس شدیدی به این فلز گرانبها پیدا میکنند که شاید از نظر بسیاری که آنچنان هم به این فلز افسانهای علاقه ندارند کار غیرعقلانی باشد.
معایب وجود سرمایه گذاری جایگزین در پورتفوی متنوع
سرمایه گذاری جایگزین میتواند پیچیدگیها و ریسکهای پنهان فراوانی داشته باشد. در اغلب مواقع وقتی قصد سرمایهگذاری در ساختارهای پیچ در پیچ را دارید، شفافیت اندکی در آنها وجود خواهد داشت که همین امر باعث میشود تا نتوان به درستی ریسکهای کار را شناسایی کرد.
یک مثال واقعی: در گزارش رسمی دولت در خصوص بحران مالی 2007 تا 2009، کمیسیون تفحص به این نتیجه رسید که برخی صندوقهای خاص که از سوی بانکهای سرمایهگذاری حمایت میشدند در یک سری امور با عنوان «حساب آرایی» مشارکت داشتهاند به این معنا که داراییهای پرریسک را به فروش میرساندند تا پیش از پایان دوره گزارشدهی بدهیهای خود را کاهش دهند. آنها با این کار قصد این را داشتند که صندوقها را از نظر مالکان آنها ایمنتر نشان دهند. به مالکان این صندوقها در مورد آنچه که مالک آن بودند حس ایمنی نادرست القا میشد و به تبع آنها نیز نسبت به ریسکهایی که آنان را تهدید میکرد آگاهی کامل نداشتند. همین عامل باعث شد که پس از مدت کوتاهی زیان هنگفتی به سرمایهگذاران وارد شود.
برای سرمایهگذاری و واردشدن در حوزههایی که پیشتر ذکر کردیم، یک نوع ترس آگاهانه و هوشمندانه نیاز است. اراده و آگاهی شما در مسیری که قرار است وارد شوید و سرمایهگذاری بر روی چیزهایی که شناخت کامل نسبت به آنها ندارید میتواند از ریسکهایتان بکاهد.
سرمایه گذاری جایگزین در صورتیکه به درستی انجام نشود میتواند به یک کابوس و حتی در برخی موارد به یک فاجعه تبدیل شود و عواقب مالیاتی سنگینی در بر خواهد داشت. برای مثال تصور کنید که دارای یک برنامه بازنشسنگی خویشفرما هستید. از طرفی تصمیم میگیرید با استفاده از طرح بازنشستگی خود و از طریق قراردادهای MLP یک خط لوله نفت نیز برای خود داشته باشید. درحالیکه این مورد به چند عامل دیگر بستگی دارد، اما موقعیتی را ایجاد کردهاید که طرح بازنشستگی شما نیاز به مستندکردن سود مالیات و پرداخت مالیات از سوی شما دارد. این کار باعث میشود که موضوع بسیار پیچیده شده و هزینههای آن نیز به شدت افزایش یابد که اگر تحت شرایط خاص انجام شود شاید ارزش این کار را داشته باشد.
یک مثال واقعی دیگر: شما تصمیم میگیرید که در سهامی خاص سرمایهگذاری کنید. این نوع مشارکت نیاز به افشای اختیاری مالیات ندارد. اما ناگهان صورتحسابی دستتان میرسد که مالیات هنگفتی برای شما در نظر گرفته شده و شما نیز توانایی پرداخت آن را به هیچوجه ندارید حتی اگر هیچ وجه نقدی را تا پایان سال مالیاتی افشا نکرده باشید. البته اگر شما نقدینگی اضافی در اختیار داشته باشید و احساس کنید که این نوع سرمایهگذاری به نفعتان خواهد بود هیچ مشکلی پیش نخواهد آمد. اما اگر مجبور باشید برای پرداخت مالیات، دیگر داراییهایتان را به فروش برسانید مسلما با مشکلات فراوانی دست به گریبان خواهید شد.