بازار سهام یک موضوع محبوب است. این بازار بودجه برخی از مهم‌ترین نوآوری‌ها، فرآیندها و شرکت‌های جهان را تأمین می‌کند. سرمایه گذاری در بورس ستون فقرات بسیاری از استراتژی‌های خلق ثروت را تشکیل می‌دهد. هر زمان که موضوعی پرطرفدار باشد، باورهای غلط پیرامون آن ظهور می‌کند. بازار سهام هم از این قاعده مستثناء نیست.
اگرچه کشف برخی از باور‌ها بی خطر و حتی سرگرم کننده هستند، اما برخی دیگر می‌توانند ویرانگر باشند. یکی از افسانه‌ها این است که سرمایه گذاری برای یک فرد معمولی بسیار دشوار است.
اکثر افراد در دوران تحصیل چیزی در مورد بازار سهام نمی‌آموزند و وقتی وارد دانشگاه یا بازار کار می‌شوند از آنچه در بازارهای سرمایه اتفاق می‌افتد کم و بیش بی اطلاع هستند.
وقتی موضوع و ایده جدیدی را بدون تحقیق می‌شنویم، تمایل داریم آن را باور کنیم. این تصور در بین تعداد بی‌شماری از سرمایه گذاران در طول این سال‌ها وجود داشته است که انجام این کار برای یک فرد معمولی بسیار دشوار است.
این باور منجر به تأخیر در ورود به بازار می‌شود اما حقیقت این است که این باور خطرناک است.

آیا سرمایه گذاری در بازار بورس برای یک فرد معمولی دشوار است؟

این باور غلط از کجا آمده است؟

این ایده که سرمایه گذاری برای یک فرد معمولی بسیار دشوار است، به شکل گسترده‌ای در بین عموم پذیرفته شده اما درست نیست.
دلیل اصلی این موضوع به کمبود آموزش بر می‌گردد. بدون آموزش رسمی ‌در زمینه بازار بورس درک آن بسیار دشوار به نظر می‌رسد. سرمایه گذاری زبان ویژه خود را دارد و شامل بررسی موارد متعددی می‌شود به طوری که برای کسی که قبلاً در معرض آن قرار نگرفته باشد موضوعی انتزاعی به نظر می‌رسد.
ضمن اینکه در طول زندگی به شما گفته شده که برای پول درآوردن کار سخت لازم است. به شما گفته شده افرادی که بیشترین درآمد را دارند از مهارتی برخوردارند که تعداد کمی‌ از افراد دیگر از آن بهره می‌برند. به همین دلیل جراحان مغز و فضانوردان پول زیادی کسب می‌کنند.
بنابراین، به راحتی می‌توان به این نتیجه رسید که سرمایه گذاری برای یک انسان معمولی بسیار دشوار است. اگرچه این ایده یک تصور غلط است، اما به راحتی می‌توان فهمید که چرا بسیاری معتقدند که یک فرد عادی ابزار یا دانش لازم برای کسب درآمد در بازار بورس را ندارد.

بیشتر بخوانید: آنچه شما برای سرمایه گذاری در بیتکوین نیاز دارید

شواهدی برای نفی این باور غلط

داستان‌های بی شماری وجود دارد که در آن یک فرد عادی میلیون‌ها دلار در بازار بورس سود کرده است. در ادامه چند نمونه را می‌بینید:

۱. سیلویا بلوم Sylvia Bloom

سیلویا بلوم به عنوان منشی در یک شرکت حقوقی کار می‌کرد. او مانند بسیار از مردم عادی برای رفتن سر کار سوار مترو می‌شد و زندگی نسبتاً متوسطی را سپری می‌کرد.
در حالی که او کار می‌کرد هیچ کس نمی‌دانست با پولش چه کاری انجام می‌دهد. بلوم در طول سال‌های منشی‌گری خود، سرمایه گذاری می‌کرد و از این راه در حال ساخت ثروت خود بود. در تمام مدت او در همان دفتر حقوقی به کار خود ادامه داد و ۶۷ سال کار خود را در آنجا حفظ کرد.
وقتی بلوم درگذشت حتی نزدیکترین اعضای خانواده و دوستانش انتظار نداشتند که او چیز زیادی به ارث گذاشته باشد. با این حال، سرمایه گذاری‌های او نتیجه قابل ملاحظه‌ای داده بود. ثروت سیلویا در ۱۱ بانک و سه شرکت کارگزاری پخش بود. سرمایه گذاری‌های او با حقوق منشی‌گری به حدود ۹ میلیون دلار رسیده بود که از این بین ۸.۲ میلیون دلار آن را به خیریه بخشیده بود.

سیلویا بلوم

۲. رونالد رید Ronald Read

پس از خدمت در جنگ جهانی دوم، رونالد رید مجبور بود زندگی خود را تأمین کند. برای این کار او در شغل‌هایی ساده مانند مأمور پمپ بنزین و سرایدار اشتغال داشت. او هر روز در بیمارستان محلی یک کیک مافین با کره بادام زمینی و یک فنجان قهوه می‌خورد و زندگی متوسطی را می‌گذراند.
در سال ۲۰۱۴، رید درگذشت و کمک ۴.۸ میلیون دلاری برای بیمارستانی که هر روز در آن صبحانه خود را می‌خورد و ۱.۲ میلیون دلار برای کتابخانه محلی به ارث گذاشت. او بیشتر ثروت ۹ میلیون دلاری خود را بخشیده بود.
چگونه شخصی با حقوق سرایداری چنین ثروتی را اندوخته بود؟
رید هنگامی‌ که کار نمی‌کرد، وقت خود را صرف یادگیری بازار می‌کرد. وقتی حقوقی به او پرداخت می‌شد براساس شناختی که از بازار پیدا کرده بود سرمایه گذاری می‌کرد. این سرمایه گذاری‌ها دستمزد متوسط او را به ثروتی تبدیل کردند که وی را در بین ۱۰ درصد جامعه ثروتمند ایالات متحده قرار داد.

درس‌های سرمایه گذاری افراد ثروتمند

۳. گریس گرونر Grace Groner

گریس گرونر در سال ۱۹۳۱ شغل جدیدی را به عنوان منشی در آزمایشگاه‌های ابوت آغاز کرد. سه سال بعد او تصمیم به خرید سه سهم آزمایشگاه‌های ابوت با قیمت هر یک ۶۰ دلار گرفت و در کل ۱۸۰ دلار سرمایه گذاری کرد.
در طول زندگی او اجازه داد که این سهام رشد کند و سود سهام خود را صرف خرید مجدد سهام آزمایشگاه ابوت کرد. وقتی گرونر ۱۰۰ ساله شد، ۱۰۰،۰۰۰ سهم آزمایشگاه‌های ابوت را در اختیار داشت. این رقم در حدود ۷ میلیون دلار بود که در طول ۷۵ سال از ۱۸۰ دلار سرمایه گذاری اولیه بدست آمده بود. رشد تعداد سهام حاصل افزایش سرمایه شرکت، سرمایه گذاری مجدد سود سهام و رشد کلی ارزش سهام بود.
او تقریباً تمام ثروت خود را به کالج لیک فارست سپرد. گرونر هرگز ذره‌ای از درآمد حاصل از سرمایه گذاری خود را خرج نکرد، اما این سرمایه گذاری‌ به بیش از ۱۳۰۰ دانشجو اجازه داد تا آرزوهای خود را دنبال کنند.

سرمایه گذاری در بازار بورس

چرا این باور غلط بسیار خطرناک است

این افسانه که سرمایه گذاری برای یک فرد عادی بسیار دشوار است، عواقب ویرانگری را برای کسانی که به آن باور دارند در پی دارد.
خلق ثروت در بازار چیزی نیست که یک شبه اتفاق بیفتد. تمام مثال‌های فوق در مورد افراد متوسطی است که به دلیل سرمایه گذاری‌های‌شان میلیونر شده‌اند و بیانگر داستان‌هایی است که افراد چندین دهه برای بلوغ سرمایه گذاری خود صبر کرده‌اند. یک دلیل برای این موضوع وجود دارد.
بزرگترین قسمت از قدرت ثروت ساز بورس در سودهای مرکب است. این همان سرمایه گذاری مجدد درآمدهای بدست آمده است که به شما فرصت می‌دهد با گذشت زمان درآمد بیشتر و بیشتری کسب کنید.
نکته اصلی این است که بلوغ سرمایه گذاری‌ها زمان بر است. هرچه زمان بیشتری به آنها اختصاص دهید سودهای مرکب بیشتر اثر می‌کنند و بازده بیشتری را باز می‌گردانند. قدرت سود مرکب عظیم است. فقط ۵ سال تأخیر در ورود به بازار می‌تواند برای شما ده‌ها هزار دلار سود کمتر در پی داشته باشد.
بعنوان مثال اگر بخواهید فقط با ۱۰۰ دلار شروع کنید و هر ماه ۱۰۰ دلار به پورتفوی خود اضافه کنید، پس از ۳۰ سال، در مجموع ۳۶۰۰۰ دلار سرمایه گذاری خواهید کرد. اما اگر در طی ۳۰ سال به طور متوسط بازدهی بازار بورس را در نظر داشته باشید، این ۳۶۰۰۰ دلار به ۲۱۸،۴۹۸ دلار می‌رسد. اگر آن سرمایه گذاری را فقط پنج سال به تأخیر بیندازید، مانده موجودی شما ۱۲۹،۳۹۶ دلار خواهد بود. بنابراین تأخیر در یک برنامه سرمایه گذاری معمولی با پنج سال تأخیر می‌تواند تقریباً ۹۰،۰۰۰ دلار برای شما هزینه داشته باشد.

حرف آخر

واقعیت این است که سرمایه گذاری چندان دشوار نیست. مطمئناً معامله‌گری روزانه دشوار است اما سرمایه گذاری برای آینده به سادگی جمع کردن نقدینگی و وارد کردن این سرمایه‌ها را به بازار بورس است.
با وجود گزینه‌های بسیار زیاد برای دسترسی به بازار، حتی به عنوان یک مبتدی که دانش کمی ‌از نحوه کار در بازار دارد، سرمایه گذاری نکردن یک اشتباه پرهزینه است. متأسفانه این دقیقاً همان کاری است که افسانه دشوار بودن سرمایه گذاری برای یک سرمایه گذار معمولی انجام می‌دهد و باعث می‌شود بسیاری از افراد ورود خود به بازار را به تأخیر بیندازند و از این تأخیر ضرر کنند.
بنابراین این افسانه را باور نکنید. اگر هنوز سرمایه گذاری را شروع نکرده‌اید باید بلافاصله شروع به برنامه ریزی کنید. هر روز که منتظر می‌مانید قسمتی از سودهای مرکب را از دست می‌دهید.

+ There are no comments

Add yours