سازمانها با تغییرات بیسابقه و چالشهای ناشی از تلاقی شرایط طبیعی و غیر طبیعی مواجه هستند. این نیروها بسیاری را ترغیب میکند تا در مورد ابزارها و فناوریهای مورد استفاده، جایی که قرار است باشند و رشد و نوآوری خود تجدید نظر کنند. در این مطلب وینتون جی سرف Vinton G. Cerf معاون شرکت گوگل پنج آموزه در مورد رشد فرهنگ نوآوری را با ما به اشتراک میگذارد.
۵ درس از فرهنگ نوآوری در شرکت گوگل
۱- مزیت پایدار رقابتی تنها با فناوری حاصل نمیشود
برای ایجاد یک کسب و کار نوآورانه بایستی در مورد نحوه تعامل هر روزه با کاربرها، ساختارها و فرآیندها تجدیدنظر کنید، ما از این موضوع به عنوان فرهنگ سازمانی یاد میکنیم. تیمهایی که برای ساخت سازمان به آنها متکی هستید بایستی دارای سیستمها و فرایندهایی باشند که آنها را درگیر خود کند، توانایی آنها برای تولید را تقویت کرده و آنها را به طور مداوم آینده نگر سازد.
ما در گوگل سالها وقت صرف حفظ و بهبود فرهنگی نمودهایم که موجب تحول و نوآوری میشود. این امر منجر به همسویی درمورد برخی اصول بنیادین شده است که رویکرد ما را آگاهانه ساخته و از فرهنگ دو دهه گوگل پشتیبانی میکند.
۲- سنجش، تصمیم گیری و شفافیت در فرآیندها
سنجش قلب هر کاری است که در گوگل انجام میدهیم. ما همه چیز را اندازه گیری میکنیم، از نحوه کار سیستمها تا میزان بهره وری و احساسات افراد. دادههایی که جمع آوری میکنیم بسیار ارزشمند هستند زیرا سریعتر مشکلات را در معرض دید ما قرار میدهند. هنگامیکه این دادهها را جمع آوری کردیم باید مدتی را به تفسیر آنها اختصاص دهیم، اما حداقل برای ارزیابی عملکرد ساختار سازمانی خود مبنایی داریم.
فرهنگ سنجش منجر به جمع آوری مجموعهای از اطلاعات و همچنین دادههای کمی میشود که هر دو برای اطلاع از تغییر لازم هستند. ما چندین سنجش مختلف انجام میدهیم، به عنوان مثال همه را تشویق میکنیم که هر ساله در یک نظرسنجی رضایت پرسنل شرکت کنند. این دادهها و آن سیکل بازخورد، تصمیمات ما را برای تغییر نحوه انجام امور ضروری تسهیل میکند.
پس از جمع آوری دادهها و تصمیم گیری، زمان آن فرا میرسد که این تغییرات را به اجرا درآوریم. بایستی بدانیم که سیستم دریافت بازخورد فقط زمانی عمل میکند که افراد معتقد باشند در نتیجه اعلام نظر آنها تغییراتی ایجاد خواهد شد. بنابراین ترفند موفقیت در این است که سوالات را بپرسید و سپس در عمل کاری را انجام دهید که حاصل آن نظرات باشد.
شفافیت بخش مهم دیگری از فرهنگ شرکت گوگل است. مهم است که در مورد بازخوردی که گرفتهایم و نحوه پرداختن به آن شفاف باشیم. شفاف بودن به عنوان یک شرکت اعتماد مشتری را از یک سو و اعتماد کارمند را از طرف دیگر افزایش میدهد. بسیار اهمیت دارد که همگان درک کنند چرا ما تغییرات ایجاد شده را در اولویت قرار دادهایم. این هسته اصلی DNA شرکت است.
۳- از شکست نترسید
گاهی اوقات شکستهای علمی چیزهای بیشتری نسبت به موفقیت به ما میآموزند. اگر دنبال دلیل عدم موفقیت یک پروژه باشید اغلب درسهای بیشتری نسبت به حالت موفقیت آمیز بودن همان پروژه میآموزید. بنابراین حتی در گوگل هم ما مسائل زیادی را امتحان میکنیم که موثر نیستند، اما از آنها یاد میگیریم و اقدامات خود را اصلاح میکنیم. سرانجام اما امیدواریم به جایی برسیم که اوضاع به سامان باشد و کارها بدرستی پیش بروند و موثر واقع شوند. در این زمینه علم و گوگل بسیار مشابه هم عمل میکنند.
شما باید تمایل داشته باشید تا شکستها رخ بدهند. پیشنهاد نمیکنم که همواره در حالت عدم موفقیت باشیم زیرا نشان دهنده مشکل بزرگی خواهد بود بلکه بیشتر در مورد آزادی برای امتحان کردن مسائل بدون اطمینان کامل از موفقیت صحبت میکنم. این مهم تفاوت اساسی بین مهندسی و تحقیقات است.
با تحقیق، شما از دانستن پاسخ شروع نمیکنید. با مهندسی فکر میکنید جواب را میدانید و فقط باید آن را بسازید. اما آنچه میتواند با مهندسی اتفاق بیفتد این است که شما آن را بسازید و کار نکند. این دو رشته به شگفت انگیزترین روشها با هم تعامل دارند. مهندس میگوید، «من ساختم و کار نکرد». محقق به دنبال چرایی عدم موفقیت میگردد. آنها با هم به درکی بنیادین میرسند که چرا این مسیر خاص در عمل کار نمیکند و از آن یاد میگیرند. حال میتوان طرحی جدید ساخت که موارد نادیده گرفته شده قبلی را در نظر بگیرد.
در گوگل هنگام کشف قابلیتهای جدید در سیستم، مسیرهای مختلفی را طی خواهیم کرد و اغلب افراد را تشویق میکنیم که از این مسیرها عبور کنند حتی اگر سرانجام به بن بست برسند. حال این واقعیت را که بن بستی وجود دارد با دیگران در میان میگذاریم، بنابراین همه میآموزند. به این ترتیب ما توانایی هر فردی را برای انجام امور ارتقاء میدهیم.
۴- فراموش نکنید که فرهنگ همیشه در حال پیشرفت است
با گذشت زمان و با تغییر ترکیب افرادی که به کمپانی میپیوندند و بزرگتر شدن مقیاس شرکت، بایستی همگان را با هنجارهای فرهنگی مد نظر خود آشنا کنید.
به عنوان مثال یکی از مواردی که شرکت گوگل سعی در انجام آن دارد این است که افراد به راحتی بتوانند موارد جدید را امتحان کنند. این امر منجر به این سیاست شده که مهندسان گوگل اجازه دارند ۲۰٪ از وقت خود را صرف انجام کارهایی کنند که در ابتدا برای آنها تعیین نشده است. آنها ۲۰٪ از زمان را برای یادگیری اموری خارج از وظایف محوله خود صرف میکنند و در واقع این روش به عنوان یک عامل تثبیت کننده رضایت کارکنان عمل میکند.
با رشد شرکت برای مدتی از ایده ۲۰٪ غفلت شد تا اینکه به همه یادآوری کردیم که این ۲۰٪ برای گوگل امری اساسی و یک عنصر فرهنگی است که میخواهیم آن را حفظ کنیم. به یاد داشته باشید که شما باید عناصر فرهنگی دارای اهمیت را بصورت ادواری نوسازی کنید.
۵- نسبت به ایده های جدید پذیرا باشید
اگر بخواهم به سازمانی مشاوره بدهم یکی از مواردی که میگویم این است: «فکر نکنید همه جوابها را دارید». در واقع احتمال اینکه تعداد زیادی از جوابها را نداشته باشید بسیار زیاد است. برای درک بهتر آنچه دیگران آموختهاند از فرصتهای به اشتراک گذاری دانش با همکاران، دوستان و حتی رقبای خود استفاده کنید تا مشکلات مشابه شما را حل کند. پذیرا بودن دوست شماست. پذیرفتن مشارکت دیگران بسیار مهم است زیرا به آنها انگیزهای جهت ادامه همکاری میدهد. بنابراین این نوع پذیرا بودن روانی به اندازه پذیرا بودن نسبت به ایدهها مهم است.
فناوری به تنهایی موفقیت را تضمین نمیکند. شما به فرهنگی نیاز دارید که از تغییر و تسریع پشتیبانی کرده و زمینه را برای نوآوری هموار کند. اغلب افراد همیشه از تکنولوژی استفاده میکنند و امروزه این مسئله به ویژه در مورد هم تیمیها بسیار صادق است زیرا هم تیمیها باید با هم همکاری کنند و مشکلات بزرگ را با هم حل کنند حتی اگر در یک اتاق نباشند. پرورش فرهنگ نوآوری به شناسایی فرصتهای جدید و اقدام سریع برای خلق ایدههای جدید و پیشی گرفتن از رقبا کمک میکند.