همه ما می دانیم مفهوم تردید در صحبت های هر فرد به چه معناست. در برخی موارد ، استفاده از این کلمه در اقتصاد نیز چندان متفاوت نیست اما دو نوع مفهوم تردید در اقتصاد وجود دارند که باید از هم تمایز داده شوند.

نقل قول معروف رامسفلد

در یک جلسه در 2002 دونالد رامسفلد، وزیر دفاع، همین موضوع را مورد بحث قرار داد. وی دو مورد ناشناخته را بحث کرد: ناشناخته هایی که می دانیم که در مورد آن ها چیزی نمی دانیم و ناشناخته هایی که نمی دانیم در مورد آن ها چیزی نمی دانیم. رامسفلد به خاطر این دیدگاه ظاهرا عجیب و غریب مورد تمسخر قرار گرفت اما در واقع تمایز در حلقه های هوشمند برای چندین سال به وجود آمده بود.

تفاوت بین ناشناخته های دانسته و ناشناخته ها نادانسته در اقتصاد نیز با توجه به مفهوم تردید به وجود آمده است. همانند ناشناخته ها، به نظر میرسد بیشتر از یک نوع وجود داشته باشد.

مفهوم تردید نایتینگ

فرنک نایت، اقتصاد دان دانشگاه شیکاگو، در مورد تفاوت بین یک نوع از مفهوم تردید و انواع دیگر آن درکتاب اقتصادهای وابسته به بازار سهام به نام ریسک، تردید و منفعت نوشته است.

به گفته او، یک مدل از مفهوم تردید، پارامترهای شناخته شده دارد. برای مثال، اگر شما سفارش خرید برای یک سهام خاص بدهید، شما نمی دانید که آن سهام به اندازه کافی برای اجرای سفارش پایین خواهد آمد. خروجی آن حداقل در استفاده روزمره مفهوم تردید است. البته می دانید که اگر به اجرا درآید به قیمت مشخص شده خود شما خواهد بود. این مدل از مفهوم تردید پارامتر های محدود دارد. برای استفاده از اظهار نظر رامسفلد، نمی دانید چه اتفاقی خواهد افتاد اما می دانید که یکی از دو این دو مورد خواهد بود: سفارش شما یا منقضی و یا اجرا خواهد شد.

در 11 سپتامبر 2001، دو هواپیما ربوده شده به ساختمان های مرکز تجارت جهانی برخورد کردند که هر دوی آن ها را تخریب و هزاران نفر را از بین برد. بعد از آن سهام هر دو هواپیمایی آمریکن و متحده دچار افت شدید ارزش شد. تا آن روز صبح، هیچ کس نمی دانست که این اتفاق می افتد یا حتی چنین امکانی وجود دارد. این ریسک اساسا تا قبل از واقعه قابل اندازه گیری نبود. هیچ روش کاربردی برای اظهار پارامترهای این واقعه وجود نداشت. این مدل از تردید غیر قابل اندازه گیری است.

دومین نوع مفهوم تردید، مدلی است هیچ پارامتر محدود کننده ای ندارد و به عنوان تردید نایتینگ شناخته می شود و اغلب در اقتصاد از اطمینان قابل اندازه گیری متفاوت است که نایت آن را با عنوان ریسک مجزا کرده است.

تردید و احساسات

تراژدی 9/11 توجه همگان را به مفهوم تردید جلب کرد. رانش عمومی بسیاری از کتاب های ارزشمند درباره این موضوع که بعد از حادثه منتشر شدند این بود که احساس ما در مورد اطمینان خیالی است. ما فقط می دانیم که برخی مسائل اتفاق نخواهند افتاد چرا که تا به امروز اتفاق نیفتادند. این دیدگاه، منطق احتمالی ندارد و تنها یک احساس است.

شاید تاثیر گذارترین کتاب درباره تردید کتاب غوی سیاه: تاثیر به شدت غیر محتمل نوشته نسیم نیکولاس طالب می باشد. تز او که با مثال های زیادی همراه بود در این مورد بود که یک تمایل درونی و ناخودآگاه در انسان برای کشیدن یک دایره محدود کننده به دور یک واقعیت وجود دارد. در نتیجه، فکر می کنید که تمام چیزی که در دایره وجود دارد همه آن چیزی است که وجود دارد و همه چیز خارج از آن دایره غیر ممکن است یا در اغلب موارد اصلا درباره آن ها فکر نمی کنید.

چرا که در اروپا، تمام غوی ها سفید بودند و هیچ کس حتی امکان وجود غوی سیاه را در نظر نگرفته بود. با این حال این نوع غوی ها در استرالیا چندان عجیب نیستند. به نوشته طالب، دنیا پر است از اتفاقات غوی های سیاه که اکثرشان مثل 9/11 فاجعه بار هستند. از آنجایی که ما آن ها را تجربه نکرده ایم ممکن است بر این عقیده باشیم که نمی توانند وجود داشته باشند. در نتیجه، طالب می گوید ما از انجام اقدامات پیشگیری کننده برای ممانعت از اتفاقایی که ممکن است برای ما بیفتند منع شده ایم.