چند سال پیش مشتری جدیدی بدون شوهرش به دیدنم آمد تا در مورد برنامهریزی مالی با هم صحبتی داشته باشیم. ما او را سارا صدا میزدیم. میدانستم که سارا و همسرش با مشکلات مالی ناشی از بدهی دست و پنجه نرم میکنند و همین مسائل باعث شده بود که تأثیر شدیدی بر روابط عاطفی آنها وارد شود. سارا در حالیکه گریه میکرد به من گفت که مشکلات مالی به بخش جداییناپذیری از زندگی آنها تبدیل شده و بعید میداند که زندگی مشترکشان سرنوشت خوبی داشته باشد.
آنها بیش از ده سال بود که با هم ازدواج کرده بودند و صاحب دو فرزند بودند. او شرکت مشاوره کسبوکار خودش را داشت و شوهرش استاد دانشگاه بود. هر دوی آنها در ابتدای دهه پنجم زندگیشان بودند و درآمد کلیشان بیش از ۲۰۰٬۰۰۰ دلار بود – که البته برای یک خانواده متوسط آمریکایی رقم بالایی به حساب میآید – اما همچنان مشکلات مالی دست از سر آنها برنداشته بود.
درآمد متوسط یک آمریکایی بر اساس نوع خانوار
درحالیکه آنها حدود ۱۶۰٬۰۰۰ دلار در حساب بازنشستگی خود سرمایهگذاری کرده بودند، اما حدود ۲۷٬۰۰۰ دلار بدهی داشتند که بین چند کارت اعتباری و یک وام کوچک دانشجویی تقسیم شده بود. از میان پرداخت حداقلی بدهیهایشان و نیز پرداخت قبضهای ماهیانه، آنها هر ماه با کمبود پول مواجه میشدند.
خرجهای پنهان و اولویتهای اشتباه
سارا به من گفت که نسبت به عادتهای خرجکردن شوهرش نگرانی زیادی دارد که در اغلب مواقع پیشبینینشده و حتی پنهان است. درحالیکه او همواره سعی در اولویتبندی بدهیها و افزایش میزان پساندازشان داشت، اما شوهرش با فراغ بال بیشتری خرج میکرد و تحت تأثیر آنچه احساس میکرد بود. همین موارد یکی از دلایل اصلی انتقاد سارا از شیوه خرجکردن شوهرش بود. روابط آنها دیگر به نقطه شکست رسیده بود.
همانطور که همه ما میدانیم، آنها در این موضوع تنها نیستند. بر اساس یک مطالعه که توسط Fidelity صورت گرفته، بیش از نیمی از زوجهای متأهل زندگیشان را با قرض و بدهی آغاز میکنند. بدتر از همه اینکه، حدود ۴۰ درصد از زوجهای مقروض به این نکته اذعان داشتهاند که این موضوع تأثیر منفی بر روابط عاطفیشان داشتهاست. پس از آنکه حدود یک ساعت با سارا در جلسه اول صحبت کردم، متقاعد شدم که او قصد حفظ زندگیاش را دارد و این بدان معناست که ما میتوانیم راهی را جلوی او و همسرش قرار دهیم تا بتوانند زندگی مالی سالمتری داشته باشند.
درصد زوجینی که پس از ازدواج بدهی بالا میآورند.
بیش از نیمی از افرادی که ازدواج کردهاند پس از ازدواج دچار مشکلات مالی میشوند. از هر ۴ نفر از ۱۰ نفری که مورد مطالعه قرار گرفتند اذعان داشتند که این موضوع بر روی روابط عاطفی آنها اثرگذار بودهاست.
دورریختن عادتهای بد و نامناسب خرجکردن
پس از طراحی اولیه برنامه مالی، توانستیم بودجه مشخصی تعیین کنیم که بواسطه آن امکان پسانداز ۶۰۰ دلار در ماه برای آنها فراهم میشد. این پسانداز از طریق توقف هزینههایی چون عضویت ماهانه در سایتها و مجلات، خوردن شام در بیرون از منزل و نیز ناهارهای بیرون از اداره شوهر سارا امکانپذیر شد. او همچنین قبول کرد که عضویت در باشگاهش را معلق کرده و از امکانات رایگان دانشگاه استفاده کند.
آنها همچنین بودجهای نیز برای خورد و خوراک خود تعیین کرده و مبلغی حدود ۵۰۰ دلار را به پرداخت بدهیهایشان اختصاص دادند. کمکردن خرجها با این حال کافی نبود. آنها نیاز به درآمد بیشتر داشتند. سارا پذیرفت که کمی بیشتر کار کند و یک مشتری اضافی در ماه را بپذیرد که این کار چیزی حدود ۱۰۰۰ دلار در ماه به درآمدهای آنان میافزود.
درصد زوجینی که مشکلات مالی را به عنوان عامل اصلی طلاق معرفی کردهاند
زوجهای جوان بیش از سایرین ابراز داشتند که مسائل مالی عامل اصلی طلاقشان بودهاست. این مسأله برای زوجهای مسنتر از اهمیت پایینتر برخوردار بودهاست.
از آنجاییکه مسئولیت پرداخت قبضها به عهده سارا قرار گرفته بود، اما او برای اینکه مطمئن شود در هر ماه میتواند بدهیهای موجود را پرداخت کند نیاز به ساز و کار بهتری داشت. پیشنهاد ما این بود که کارش را با بدهیهایی که نرخ بهره بالاتری داشتند شروع کند. با استفاده از خدمات بانکی، امکان پرداخت خودکار از محل حساب سارا را برای او فراهم کردیم. از آنجاییکه سارا میدانست بازپرداخت کارت اعتباری و وام دانشجویی در یک زمان مشخص باید انجام شود، تنها کاری که باید انجام میداد این بود که مطمئن شود پول کافی در حسابش وجود داشته باشد.
مهمترین نقطه قوت و پیروزی سارا و همسرش این بود که آنها شروع به برقراری رابطه و صحبت در خصوص شیوه خرجکردنشان، اهداف پساندازی و برنامهشان برای آینده کرده بودند. پول از دلیل اصلی دعوا و مشاجره و حتی طلاق به بهانهای برای صحبتکردن، برنامهریزی کردن و ایجاد رابطه صمیمی بدل شده بود. من با هدایت و سوقدادن آنها به رعایت چهار قانون اساسی و ساده، به سارا و همسرش کمک کردم:
- مشخصکردن یک روز در هفته برای صحبت در خصوص مسائل مالی: جلسات هفتگی گفتگو در خصوص مسائل مالی به آنها کمک کرد که بدون هیچ ترس و واهمهای و به دور از هرگونه دغدغه در مورد مسائل مالی صحبت کنند. اگر این گفتگوها به شکل منظم ادامه پیدا کند، آنها هیچگاه همدیگر را ترک نخواهند کرد مگر اینکه مشکل واقعا بزرگی رخ داده باشد.
- در مورد سابقه مالی خود با هم صحبت کنند: این موضوع یکی از مسائلی بود که آنها از همان روز اول آشناییشان از بیانکردنش خجالت میکشیدند. دانستن اینکه خانواده هر یک از این دو نفر به چه شکل با مسائل مالی رفتار میکنند میتوانست مشخص کند که آنها چگونه عادتهای پیشین خود را در رابطه جدیدشان وارد کرده بودند. اگر یکی از زوجین مخفیکردن شیوه خرجکردن را امری عادی تلقی میکرد در حالیکه زوج دیگر عادت داشت مسائل مالی و ریز هزینهها را با صدای رسا اعلام کند، مسلما باید انتظار داشت که مشکلات دردناک عاطفی در میان آنها رخ دهد. ببینید چه چیزی از دیدگاه شریک زندگیتان امری عادی بوده و چه چیزی این خصوصیت را ندارد. چیزی که شاید از نظر شما امری قبیح و مضر است ممکن است از نظر همسرتان کاملا عادی به نظر برسد و بالعکس.
- آنها یادگرفتند که صبر و تحمل بیشتری داشته باشند: مسائل مالی به شدت شخصی هستند و ممکن است در برخی مواقع عمق عواطف یک شخص را هدف قرار دهند. با دانستن این موضوع، سارا و همسرش به یکدیگر فرصت دادند که اشتباهات مالی سابق خود را بپذیرند. این کار باعث شد که آنها با دید بازتر و بدور از هرگونه شرم و خجالت برای آینده خود برنامهریزی کنند. به یاد داشته باشید، وقتی با مسائل مالی شخصی سر و کار دارید، این موضوع میتواند چیزی بیش از یک ترازنامه مالی باشد. غرور، شرم و عزتنفس ممکن است در گفتگوهایی که حول مسائل مالی صورت میگیرد، مورد هدف قرار گیرند؛ پس با دقت و احترام با آنها رفتار کنید.
- آنها همکاری و مشارکت مثبتی را شکل دادند: وقتی سارا و همسرش با آغوش باز در خصوص مسائل و اهداف مالی صحبت میکردند، این واقعیت را کشف کردند که وقتی پول عامل اصلی استرسشان شده بود، تا چه حد از خوشیهای موجود در روابطشان غافل مانده بودند. از آنجاییکه آنها یک برنامه آماده مالی در اختیار داشتند و میتوانستند یک راه دستیافتنی و عملی برای رهایی از بدهیها را در پیش بگیرند، واقعا از گفتگوهای مالی خود لذت میبردند چون میدانستند که فرصتهای سازنده و آیندهای روشن در انتظارشان است. آنها دیگر به گذشته خود برنمیگشتند تا اشتباهات و نقاط تاریک رابطهشان را مرور کنند.
سارا و همسرش توانستند ورق را برگردانده و اوضاع را به نفع خودشان تغییر دهند. این بدان معنا نیست که هر زوجی میتواند تجربه یکسانی داشته باشد. اما اگر همین لحظه صحبتشان در مورد مسائل مالی را با یک رویکرد اعتمادآفرین، باز و صمیمانه شروع کنند – یا حتی شروع مجدد داشته باشند – میتوانند فرصت بهتری را برای خود خلق کنند. این کار نیاز به فداکاری و تعهد داشته و شاید لازم باشد که یک جایی دست از غرور خود بکشید و ارادهای قوی داشته باشید که به برنامه مالی خود پایبند بوده تا بتوانید بهترین بهره را از آن ببرید. من به چشم خود این موضوع را دیدهام.
+ There are no comments
Add yours