تا قبل از اواسط قرن نوزدهم، چین و هند به دلیل جمعیت زیاد بزرگترین اقتصادهای جهان بودند. در آن روزها، تولید اقتصادی بیش از بهره وری تابعی از جمعیت بود. انقلاب صنعتی بهره وری را به این معادله افزود و ایالات متحده تا سال ۱۸۹۰ به بزرگترین اقتصاد جهان تبدیل شد. نوآوری در تولید، سرمایه و فناوری به حفظ این وضعیت تا به امروز کمک کرده است.
اما آیا ایالات متحده در سالهای آینده نیز در رتبه اول قرار خواهد داشت؟ اقتصاددانان پیش بینی میکنند که تغییراتی در راه است و بازارهای نوظهور مانند ویتنام در حال افزایش توان خود و تبدیل شدن به اقتصادهای برتر هستند. سرمایه گذاران باهوش بایستی این تغییرات را در ذهن داشته باشند تا از سرمایه گذاریهای خود نهایت استفاده را ببرند.
اقتصادهای برتر جهان در سال ۲۰۵۰
اوج بهره وری
به دنبال رونق دات کام در اوایل سال ۲۰۰۰، بهرهوری در ایالات متحده به اوج خود رسید، اما پس از آن و طی دهه گذشته روند کاهشی داشته است. در عین حال، جهانی سازی سرعت انتقال فناوری در سراسر جهان را تسریع کرده است. این روندها حاکی از آن است که بار دیگر جمعیت به جای نوآوری، به محرک اصلی رشد اقتصادی تبدیل خواهد شد.
پرایس واترهاوس کوپرز PricewaterhouseCoopers که یک شرکت مشاوره چند ملیتی مستقر در لندن است گزارشی با عنوان «جهان در سال ۲۰۵۰» را در فوریه ۲۰۱۷ منتشر کرد که جزئیات چگونگی تغییر نظم اقتصاد جهانی تا سال ۲۰۵۰ را شرح میدهد. در این گزارش، محققان پیش بینی کردهاند که اقتصاد ایالات متحده بعد از هند و چین به رتبه سوم سقوط خواهد کرد و بیشتر کشورهای اروپایی از جمع ۱۰ اقتصاد بزرگ خارج خواهند شد. این روند میتواند پیامدهای قابل توجهی برای سرمایه گذاران بین المللی در پی داشته باشد.
PwC انتظار دارد كه فرانسه تا سال ۲۰۵۰ دیگر جزیی از ۱۰ اقتصاد برتر نباشد. جایگاه این كشور توسط مكزیك به عنوان هفتمین اقتصاد بزرگ جهان تا سال ۲۰۵۰، فتح میشود.
۱۰ اقتصاد برتر در سال ۲۰۵۰
گزارش «جهان در سال ۲۰۵۰» نشان میدهد که بازارهای نوظهور تا سال ۲۰۵۰ با تولید ناخالص داخلی و برابری قدرت خرید (PPP) ده اقتصاد برتر جهان را تشکیل میدهند.
گزارش PwC همچنین سریعترین رشد اقتصادی بین ۲۰۱۶ و ۲۰۵۰ را بررسی میکند، بازارهایی که با تعریف امروز شامل پیشروها هستند.
به طور کلی، PwC معتقد است که اقتصاد جهانی تا سال ۲۰۴۲ دو برابر خواهد شد و با رشد متوسط ۲.۶% بین سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۵۰ رشد میکند. این نرخهای رشد عمدتا توسط کشورهای در حال توسعه از جمله برزیل، چین، هند، اندونزی، مکزیک، روسیه و ترکیه هدایت میشود. انتظار میرود این کشورها با نرخ متوسط بیش از ۳.۵ درصد رشد کنند در حالی که این نرخ در کانادا، فرانسه، آلمان، ایتالیا، ژاپن، انگلستان و ایالات متحده تنها ۱.۶ درصد خواهد بود.
۱۰ پیش بینی از اقتصاد جهان برای ۱۰ سال آینده
سرمایه گذاران وطن پرست
بیشتر سرمایه گذاران تمایل دارند در کشور خود سرمایه گذاریهایی داشته باشند. به عنوان مثال موسسه ونگارد Vanguard دریافته است که سرمایه گذاران آمریکایی تقریباً ۱.۵ برابر بیشتر در بازار سهام ایالات متحده حضور دارند. تئوریهای مالی نشان میدهد که سرمایه گذاران باید بخش بیشتری از پورتفوی خود را به اوراق بهادار خارجی اختصاص دهند که به افزایش تنوع و تنظیم ریسک بلند مدت منجر میشود.
تعصب به زادگاه میتواند برای بیشتر کشورها مشکل ساز شود. مثلاً اگر سرمایه گذاران آمریکایی به سرمایه گذاری در بازارهای خارجی رو بیاورند در دوران کاهش سهم ایالات متحده در بازار جهانی، کمک بیشتری به کشور خود کردهاند. سرمایه گذاران در هر کشوری باید برای جلوگیری از چنین تعصبی برنامه ریزی کنند و طی سالهای آینده مبلغ بیشتری را به بازارهای نوظهور اختصاص دهند.
تغییرات ژئوپلیتیک
ایالات متحده سالهاست که از نقش رهبری در اقتصاد جهانی برخوردار است، اما با ظهور بازارهای جدید این موضوع میتواند تغییر کند. به عنوان مثال دلار آمریکا مدتهاست که مهمترین ارز جهان است، اما یوان چین میتواند در سالهای آینده دلار را پشت سر بگذارد. این امر میتواند بر ارزش دلار آمریکا در طول زمان تأثیر منفی بگذارد و در صورت ناپایداری یوان، به طور بالقوه اقتصاد جهانی را بی ثبات کند.
چین، روسیه و بسیاری دیگر از اقتصادهای در حال ظهور به طور فزایندهای نقش بزرگی در گفتگوهای جهانی داشتهاند. این امر میتواند چالشی را برای ایالات متحده و اروپا طی سالهای آینده ایجاد کند به ویژه هنگامیکه صحبت از مسائل تجاری یا درگیریهای جهانی باشد. این اثر گذاری نیروهای مختلف در طول زمان میتواند با افزایش ریسکهای ژئوپلیتیکی در اثر بروز اختلافات بین کشورها، مختصات کنونی بازارهای جهانی را تغییر دهد.
پنج چالش جو بایدن در اقتصاد آمریکا
جمع بندی
ایالات متحده برای مدت طولانی بزرگترین اقتصاد جهان بوده است، اما با شتاب گرفتن چین، هند و سایر اقتصادهای نوظهور، این وضعیت به سرعت در حال تغییر است. سرمایه گذاران باید از این تغییرات جهانی آگاه باشند و پورتفوی سرمایه گذاری خود را از طریق افزایش حضور در بازارهای بین المللی متنوع سازند. متنوع سازی همچنین به پوشش ریسک در برابر خطرات احتمالی ژئوپلیتیکی که ممکن است از درگیری بین قدرتها نشأت گیرد کمک میکند.