«من توانستم پولم را دو برابر کنم.» این جملهای است که کمابیش با گوش ما آشناست و از دورهمی ها گرفته تا جلسات مشاوره مالی، همهجا شنیده میشود. شاید چنین ایدهآلی از ژرفای روانشناسی سرمایهگذاری ما که شیفته پذیرش ریسک و جهشهای سریع است، نشئت میگیرد. گفته میشود که دو برابر کردن پول یک هدف واقعبینانه است که هر سرمایهگذاری باید برای آن برنامه داشته باشد. بهطور عمده، پنج راه برای رسیدن به این هدف وجود دارد. اینکه شما کدامیک را انتخاب میکنید، به میزان ریسکپذیری شما و جدول زمانیتان برای سرمایهگذاری بستگی دارد. ۵ روش یادشده از این قرار است:
۱- کلاسیک
۲- مخالف
۳- امن
۴- سوداگرانه
۵- بهترین راه
۱- روش کلاسیک یا کسب تدریجی ثروت
سرمایهگذارانی که دستی بر آتش معامله و سرمایهگذاری دارند، آگهی تجاری اسمیت بارنی را در دهه ۱۹۸۰ میلادی به خوبی به یاد میآورند که در آن جان هوسمن، بازیگر بریتانیایی به بینندگان با لهجه سلیس خود میگفت: «ما به سنتیترین شیوه ممکن پولدار میشویم و آن این است که پول درمیآوریم.»
وقتی صحبت از سنتیترین روش برای دوبرابر کردن پول به میان میآید، این آگهی تجاری، چندان هم دور از واقعیت نیست.
درواقع، روش سنتی برای سرمایهگذاری، روش امتحان پس دادهای است که شما میتوانید با کاربست آن و با سرمایهگذاری در یک سبد سهام متشکل از بلوچیپ و اوراق قرضه با درجه سرمایهگذاری (investment grade bonds) پول خود در یک بازه زمانی منطقی دو برابر کنید [بلو چیپ (blue chip) بر پایه تعریف بازار بورس نیویورک به انواعی از سهام ابر شرکتها گفته میشود، که از نظر کیفیت، اطمینان، قابلیت و توانایی سودآوری شهرتی ملی را دارا باشند].
البته یکساله پولتان دو برابر نخواهد شد و میتوانید به کمک قاعده ۷۲ مدتزمان لازم برای افزایش سرمایه خود را محاسبه کنید.
قاعده ۷۲ یکی از میانبرهای مشهور برای محاسبه مدتزمان لازم برای این است که یک سرمایهگذار بتواند نرخ رشد مرکب خود را دو برابر کند. فقط کافی است ۷۲ را بر نرخ بازده سالانه مورد انتظار خود را تقسیم کنید. حاصل، تعداد سالهایی است که طول میکشد پولتان دو برابر شود.
با توجه به اینکه سهامهای شرکتهای بزرگ، طی ۱۰ سال گذشته، تقریباً هرساله ۱۰ درصد سود دادهاند و اوراق قرضه با درجه سرمایهگذاری نیز در همین مدت، سالیانه ۶ درصد سود نصیب مالکان خود کردهاند، سبد سهامی که هر دوی اینها را در خود جای داده است، باید حدودا ۸ درصد در سال، سود بدهد. با تقسیم ۷۲ بر این نرخ بازده سالانه میتوان انتظار داشت که سبد سهام یاد شده بتواند در عرض ۹ سال، دو برابر شود. ممکن است فکر کنید زمان زیادی است؛ اما اگر از این زاویه به آن نگاه کنید که در عرض ۱۸ سال، ارزش آن چهار برابر میشود، شاید مطلوبتر به نظر برسد.
وقتی با نرخ بازدههای کوچک سروکار داریم، قاعده ۷۲ یک شاخص نسبتاً دقیق است. جدولی که در ادامه مشاهده میکنید، مقایسهای است میان اعدادی که از قاعده ۷۲ به دست آمده و اعدادی که از واقعیت گرفته شده است.
نرخ بازده | قاعده ۷۲ | تعداد سالها در عمل | تفاضل مدت زمانها |
٪۲ | ۳۶ | ۳۵ | ۱ |
٪۳ | ۲۴ | ۲۳.۴۵ | ۰.۶ |
٪۵ | ۱۴.۴ | ۱۴.۲۱ | ۰.۲ |
٪۷ | ۱۰.۳ | ۱۰.۲۴ | ۰ |
٪۹ | ۸ | ۸.۰۴ | ۰ |
٪۱۲ | ۶ | ۶.۱۲ | ۰.۱ |
٪۲۵ | ۲.۹ | ۳.۱۱ | ۰.۲ |
٪۵۰ | ۱.۴ | ۱.۷۱ | ۰.۳ |
٪۷۲ | ۱ | ۱.۲۸ | ۰.۳ |
٪۱۰۰ | ۰.۷ | ۱ | ۰.۳ |
توجه داشته باشید که هرچند قاعده ۷۲ یک تخمین سریع و تقریبی را در اختیار میگذارد؛ اما هرچه نرخ بازده بیشتر شود، از دقت این قاعده کاسته میشود.
۲- روش مخالف یا یکشبه ره صدساله رفتن
حتی محافظهکارترین سرمایهگذاران نیز میدانند که همیشه زمانی وجود دارد که باید در آن دست به خرید سهام زد؛ نه به این دلیل که بقیه هم دارند آن را میخرند، بلکه به این دلیل که بقیه دارند آن را میفروشند.
درست مانند رویگردانی مردم هنگام افت عملکرد ابرقهرمانهای ورزشی، شرکتهای بزرگ نیز دچار چنین وضعیتی شده و هرازچندگاهی با افتوخیزهایی مواجه میشوند و اینجاست که سرمایهگذاران دمدمیمزاج، شروع به فروش سهام خود میکنند.
همانطور که بارون راتجیلید گفته است، سرمایهگذاران هوشمند «حتی وقتی خیابانها را خون فراگرفته باشد، دست به خرید میزنند؛ حتی اگر آن خون، خون خودشان باشد.»
هیچکس نمیگوید سهام آشغال و بهدردنخور بخرید. نکته این است که همیشه زمانهایی وجود دارد که سهامهای خوب، بیشازاندازه در صف فروش قرار میگیرند و این یک فرصت خرید مناسب برای سرمایهگذارانی است که میخواهند از آن بهرهبرداری کنند.
از جمله شاخصهای کلاسیکی که میتوان از آنها برای سنجش اینکه چه زمانی، سهام یک شرکت، در وضعیت فزون فروشی (oversold) است، استفاده کرد میتوان به نسبت قیمت به درآمد و ارزش دفتری آن شرکت اشاره کرد. هر دو روش، روشهای معمول امتحان پس دادهای هستند که هم برای بازارهای گسترده و هم برای صنایع خاص، مورداستفاده قرار میگیرند. وقتی سهام شرکتها به دلایل ظاهری یا سیستماتیک به زیر میانگین این شاخصها سقوط میکند، سرمایهگذاران هوشمند، غفلت نمیکنند و از این فرصت برای دو برابر کردن پول خود بهره میبرند.
۳- روش امن
همانطور که در یک بزرگراه، لاینهای سرعت و غیره شما را به یک مقصد میرسانند، روشهای سریع و آهسته برای دوبرابر کردن پول هم اینچنین هستند و با سرعتهای متفاوتی شما را به هدفتان میرسانند. اگر ترجیح میدهید که راه کمخطرتر را امتحان کنید و عجلهای برای پولدارشدن ندارید، اوراق قرضه میتواند انتخاب مناسبی برای شما باشد.
برای مثال، اوراق قرضه بدون کوپن از جمله اوراق قرضه پسانداز کلاسیک ایالاتمتحده است.
برای کسانی که تازهکار هستند و با این اوراق، آشنایی ندارند، ممکن است اوراق قرضه بدون کوپن، کمی نگرانکننده به نظر برسند. درواقعیت اما فهم آن ساده است. شما بهجای خریداری اوراق قرضه معمولی که در فواصل زمانی معین به شما سود پرداخت میکند، میتوانید اوراق قرضه بدون کوپن خریداری کنید. این اوراق، تا سررسید، سود پرداختی در قالب کوپن نداشته و سود آن با توجه به تنزیل قیمت اسمی آن است.
برای مثال، شما بهجای پرداخت ۱۰۰۰ دلار برای یک اوراق قرضه ۱۰۰۰ دلاری و دریافت سود سالیانه ۵ درصدی میتوانید همان اوراق را به بهای ۵۰۰ دلار خریداری کنید. هرچه این اوراق به سررسید خود نزدیک میشوند، ارزششان بهطور تدریجی زیاد میشود، تا زمانی که ناشر اوراق قرضه، درنهایت آنها را به ارزش اسمیشان بازخرید میکند.
یکی از مزیتهای پنهان این روش، عدم وجود ریسک سرمایهگذاری مجدد است. در اوراق قرضه با کوپن استاندارد، سرمایهگذاری مجدد بهرهها هنگام دریافت آنها با ریسکها و چالشهایی روبهرو است. اما در اوراق قرضه بدون کوپن، تنها یک پرداخت وجود دارد و آنهم، زمانی انجام میشود که سررسید اوراق فرا میرسد.
۴- روش سوداگرانه
اگرچه روش آهسته و پایدار ممکن است برای برخی از سرمایهگذاران، مطلوب باشد؛ اما این روش برای برخی دیگر مانند خوابیدن پشت فرمان ماشین، کسالتبار است. برای این افراد، سریعترین راه برای افزایش چند برابری اندوخته اندکشان استفاده از ابزارهای معاملاتیای نظیر اختیار معامله، معاملات حاشیهای و سهامهای ارزان است. البته همه این روشها میتوانند اندوختههای اندک را بهسرعت به باد بدهند.
اختیار معامله سهام مانند اختیار خریدوفروش، میتواند برای سفتهبازی روی سهام هر یک از شرکتها مورداستفاده قرار بگیرد. برای بسیاری از سرمایهگذاران، بهویژه آنهایی که اخبار مربوط به یک صنعت خاص را دنبال میکنند، اختیار معامله میتواند بازده یک سبد سهام را بهشدت افزایش دهد.
هر اختیار سهام بهطور بالقوه، نماینده ۱۰۰ سهم از یک سهام است. این بدان معناست که معاملهگر اختیار سهام، میتواند با یک افزایش کوچک سهام شرکت یادشده، به موفقیت بسیار چشمگیری دست پیدا کند.
فقط مراقب باشید و قبل از ورود به این حوزه، حسابی در مورد آن مطالعه کنید.
برای کسانی که تمایلی به ورود به اختیار معامله ندارند؛ اما میخواهند از مزایای آن بهرهمند شوند، میتوانند از گزینههای دیگری نظیر خرید در حاشیهها یا فروش کوتاهمدت استفاده کنند.
هر دوی این روشها به سرمایهگذاران اجازه میدهند که بهنوعی از کارگزاریها وام بگیرند تا سهام بیشتری را از آنچه دارند، خریدوفروش کنند و این به نوبه خود سود آنها را به میزان قابلتوجهی بالا میبرد.
این روش اصلا به درد کسانی نمیخورد که ریسکپذیر نیستند و مشکل قلبی دارند. یک مارجین کال یا تماس حاشیه میتواند شما را بیچاره و فروش کوتاهمدت هم میتواند ضرر هنگفتی را متوجه شما کند.
سرانجام، سوداگری و سفتهبازی میتواند شما را از فرش به عرش برساند. شما میتوانید شانس خود را در سهام ابر شرکتها امتحان کنید و در هر سهم، کمتر از یک دلار، سود کنید؛ میتوانید هم با ریسک بیشتر، سهام شرکتهای کوچکی را بخرید که یحتمل، اتفاق بزرگ بعدی خواهند بود.
البته سهامهای ارزان، میتوانند پول شما را یک روزه چند برابر کنند. فقط به خاطر داشته باشید که قیمت پایین این سهامها، بازتابدهنده احساس اکثر سرمایهگذاران نسبت به آنهاست.
اگر تصمیم به سرمایهگذاری دارید، سعی کنید از بهترین کارگزاریهای آنلاین استفاده کنید تا هزینههایتان کم شود.
۵- بهترین روش برای دو برابر کردن پول
بدون تردید، قهرمان سنگینوزن حوزه سرمایهگذاری، سهم معادل کارفرمایان در برنامههای بازنشستگی است.
این برنامه آنقدر که باید جذاب نیستند؛ اما پساندازه ۵۰ سنت به ازای هر دلار حقوقی که میگیرید، چندان هم بدک نیست.
علاوه بر این، پولی که به بازنشستگی شما اختصاص پیدا میکند، از لیست مواردی که کارفرمای شما به اداره مالیاتی گزارش میدهد، حذف میشود. برای اکثر آمریکاییها این بدان معناست که هر دلار سرمایهگذاری برای آنها ۶۵ تا ۷۵ سنت هزینه دارد.
اگر به برنامههای قدیمی بازنشستگی دسترسی ندارید، میتوانید در یک حساب IRA متعارف، سرمایهگذاری کنید. در این حسابها شما سهم معادل شرکت را دریافت نخواهید کرد؛ اما سود ناشی از معافیت مالیاتی، خود به تنهای قابلتوجه است.
یک حساب IRA سنتی همان مزیت آنی مالیاتی برنامههای متعارف بازنشستگی را دارد. در اولین سالی که در یک حساب Roth IRA سرمایهگذاری میکنید، از شما مالیات اخذ میشود؛ اما هنگام برداشت آن در زمان بازنشستگی، هیچ مالیاتی بر اصل یا سود آن اعمال نمیشود.
هم برنامههای بازنشستگی و هم این حسابها، گزینههای خوبی برای مالیات پردازها هستند. اما اگر جوان هستید، در مورد حسابهای Roth IRA حتماً فکر کنید. مالیات صفر روی عایدات سرمایهای، کم چیزی نیست و راهی آسان برای کسب سود بالاتر و دوبرابر کردن پول است.
اگر درآمد کنونی شما اندک است، دولت بخشی از پسانداز بازنشستگی شما را تقبل میکند. طرح اعتبار مشارکتی پسانداز بازنشستگی، بین ۱۰ تا ۵۰ درصد، مالیات شما را کم میکند.
مراقب باشید
نقل است که میگویند: «اگر چیزی به نظر، خیلی واقعی و درست به نظر میرسد؛ احتمالاً اینچنین است.» مهم نیست که از کدام یک از این راهبردها استفاده میکنید، چرا که همه آنها عقلایی و مبتنی بر منطق هستند.
البته امکان کلاهبرداری همیشه وجود دارد. هر وقت وعده دوبرابر کردن پول به شما دادند، با دیده شک و تردید به آن نگاه کنید. خواه آن فرد کارگزار، خواهر یا برادر یا تبلیغات بامدادی باشد، مطمئن شوید که شخص دیگری به دنبال دو برابر کردن پول خود با سوءاستفاده از شما نیست.